جدول جو
جدول جو

معنی لخته - جستجوی لغت در جدول جو

لخته
تودۀ سفت و لزج خون
تصویری از لخته
تصویر لخته
فرهنگ فارسی عمید
لخته(لَ تَ / تِ)
پاره. (برهان) (اوبهی). لخت. (آنندراج) (برهان) :
یا زنده شبی از غم او آنکه درست است
از تنگ دلی جامه کند لخته و پاره.
خسروانی (ازحاشیۀ فرهنگ اسدی نخجوانی).
، بسته. دلمه.
- لخته شدن خون و غیره، بستن آن. دلمه شدن آن. لخت شدن آن.
- لخته کردن، کلچیدن
لغت نامه دهخدا
لخته
پاره، تکه
تصویری از لخته
تصویر لخته
فرهنگ لغت هوشیار
لخته((لَ تِ))
پاره ای از هر چیز، تکه
تصویری از لخته
تصویر لخته
فرهنگ فارسی معین
لخته
بسته، منقعد، دلمه
تصویری از لخته
تصویر لخته
فرهنگ فارسی معین
لخته
بسته، دلمه، سفت، منعقد
فرهنگ واژه مترادف متضاد

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از شلخته
تصویر شلخته
ویژگی کسی که کارهایش بی نظم و ترتیب باشد، بیکاره و تنبل
لگدی که با پشت پا به نشیمن کسی بزنند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پلخته
تصویر پلخته
ظرف سوراخ سوراخ یا سبد که پنیر را در آن بگذارند تا آبش برود
فرهنگ فارسی عمید
(بِ لِ تَ)
گیاهی است که گسترده میشود و بالا نرود. (از ذیل اقرب الموارد از قاموس). غافقی گوید گیاهی است که دائره وار بر زمین گسترد و هیچ بالا نکند و شاخه های آن برخلاف برگها سخت باریک بود مانند کرمهایی درهم افتاده و گل آن سپید باشد که به سرخی زند. جوشاندۀ برگ و ساق آن زردی به گلو چسفیده را ساقط سازد. (از ابن البیطار). و رجوع به بلحته شود
لغت نامه دهخدا
(پَ لِ تَ / تِ / پِ لَ تَ / تِ)
قالبی مشبک یا غربال گونه ای که از شاخۀ بید و مانند آن سازند و پنیر را روی آن نهندتا آب آن برود و آن را به اسپانیایی پلیتا گویند. رجوع شود به ذیل قوامیس عرب تألیف دزی ج 1 ص 109 س 1
لغت نامه دهخدا
قالبی مشبک یا غربال گونه ای که از شاخ بید و مانند آن سازند و پنیر را روی آن نهند تا آب آن برود
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شلخته
تصویر شلخته
تیپا
فرهنگ فارسی معین
تصویری از شلخته
تصویر شلخته
((شَ لَ تِ))
زنی که کارهایش بی نظم و ترتیب باشد
فرهنگ فارسی معین
تصویری از شلخته
تصویر شلخته
بصورة عاهرة
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از شلخته
تصویر شلخته
Loosely
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از شلخته
تصویر شلخته
librement
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از شلخته
تصویر شلخته
באופן רפוי
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از شلخته
تصویر شلخته
ڈھیلے طور پر
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از شلخته
تصویر شلخته
ঢিলেভাবে
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از شلخته
تصویر شلخته
อย่างหลวมๆ
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از شلخته
تصویر شلخته
kwa mlegezo
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از شلخته
تصویر شلخته
gevşek bir şekilde
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از شلخته
تصویر شلخته
緩く
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از شلخته
تصویر شلخته
losjes
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از شلخته
تصویر شلخته
느슨하게
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از شلخته
تصویر شلخته
secara longgar
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از شلخته
تصویر شلخته
ढीले रूप से
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از شلخته
تصویر شلخته
libremente
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از شلخته
تصویر شلخته
liberamente
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از شلخته
تصویر شلخته
松散地
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از شلخته
تصویر شلخته
luźno
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از شلخته
تصویر شلخته
вільно
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از شلخته
تصویر شلخته
locker
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از شلخته
تصویر شلخته
слабо
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از شلخته
تصویر شلخته
livremente
دیکشنری فارسی به پرتغالی