جدول جو
جدول جو

معنی لجاره - جستجوی لغت در جدول جو

لجاره
بلند آواز و بیشرم، زن بد و حیا، غوغا، سلیطه و بدزبان
تصویری از لجاره
تصویر لجاره
فرهنگ لغت هوشیار
لجاره
((لَ جّ رِ))
پر سر و صدا، بی شرم
تصویری از لجاره
تصویر لجاره
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از الجاره
تصویر الجاره
پلاخور
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اجاره
تصویر اجاره
پاداش عمل
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اجاره
تصویر اجاره
کرایه
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از حجاره
تصویر حجاره
جمع حجر سنگها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خجاره
تصویر خجاره
اندک، کم، قلیل
فرهنگ لغت هوشیار
اسبی که در آسیای مرکزی و تخارستان (طخارستان) پرورش یافته اسب تخاری. توضیح این کلمه که در ویس و رامین ترجمه گرجی آمده در چاپهای فارسی منظومه مذکور و نیز در فرهنگها بصورت (تجاره) تحریف شده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حجاره
تصویر حجاره
حجر، سنگ، طلا و نقره
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از خجاره
تصویر خجاره
کم، اندک مثلاً در مدتی خجاره
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تجاره
تصویر تجاره
کره اسب، برای مثال آنکه تدبیر او سواری کرد / بر جهان تجارۀ توسن (فرخی - ۳۰۷)، بعضی این کلمه را تحریف تخاره دانسته اند، منسوب به تخارستان مثلاً اسب تخاری
فرهنگ فارسی عمید
لجاجت در فارسی وستاری ستیهیدن، پیکار کردن، شوریدگی تپیدگی از گرسنگی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اجاره
تصویر اجاره
((اِ رِ))
پناه دادن، به فریاد رسیدن، به مزد گرفتن، کرایه
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تجاره
تصویر تجاره
((تَ رَ))
کره اسبی که هنوز بر آن زین نگذاشته باشند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از حجاره
تصویر حجاره
((حِ رِ))
جحجر، سنگ ها
فرهنگ فارسی معین
تصویری از خجاره
تصویر خجاره
((خَ یا خُ رِ))
اندک
فرهنگ فارسی معین
ملک یا مالی را به مدت معینی در اختیار کسی گذاشتن در برابر دریافت بهای تعیین شده، بهای تعیین شده در برابر استفاده از ملک یا مال که به صاحب آن پرداخت می شود
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از جاره
تصویر جاره
جر دهنده، کسره دهنده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از لجاه
تصویر لجاه
لاک پشت دریایی، غوک ماده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از لجاره بازی
تصویر لجاره بازی
عمل لجاره یا لجاره بازی درآوردن، مانند لجاره ها عمل کردن
فرهنگ لغت هوشیار