جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با حجاره

حجاره

حجاره
جَمعِ واژۀ حَجَر. (معجم البلدان) (ترجمان القرآن). و آن برخلاف قیاس است. و در دستور اللغه ادیب نطنزی آمده است که حجاره جمع حجره است. حجاره. سنگها:
شراب او سراب وجامش اودیه
و نقل او حجاره و حصای او.
منوچهری.
، سنگ کبریت، قبۀ آب (دهار)
لغت نامه دهخدا

حجامه

حجامه
باد کش کردن در پتگان های شیشه ای پنبه دمل می آلوده و می افروخته و دهانه پنگان را بر پشت آدمی نهاده و بر آماس پدید آمده پس از برداشتن پنگان تیغ می زدند انجیدن باد کشیدن
فرهنگ لغت هوشیار

حجاری

حجاری
سنگتراشی سنگ کاری عمل و شغل حجار سنگتراشی، دکان حجار
حجاری
فرهنگ لغت هوشیار

حراره

حراره
آواز آب، نام گونه ای ترانه که مردمان سرایند و خوانند سرودک قول نصنیف ترانه
فرهنگ لغت هوشیار