هر چیز پهن مانند سنگ، چوب، استخوان یا فلز، قطعه ای پهن که در مکتب خانه ها بر آن می نوشتند، تختۀ کشتی لوح محفوظ: در روایات اسلامی، لوحی در آسمان هفتم که احوال و حوادث گذشته و آینده در آن ثبت است، در فلسفه عقل فعال، عقل اول، نفس کلی، در تصوف از مراتب نورالهی که در مرتبه ای از خلق و آفرینش متجلی است
هر چیز پهن مانندِ سنگ، چوب، استخوان یا فلز، قطعه ای پهن که در مکتب خانه ها بر آن می نوشتند، تختۀ کشتی لوح محفوظ: در روایات اسلامی، لوحی در آسمان هفتم که احوال و حوادث گذشته و آینده در آن ثبت است، در فلسفه عقل فعال، عقل اول، نفس کلی، در تصوف از مراتب نورالهی که در مرتبه ای از خلق و آفرینش متجلی است
بامداد، اول روز، صبح زود، سپیده دم، پگاه، غادیه، بامدادان، بامگاه، صباح، غدو، صدیع، علی الصباح، غدات، باکر، صبح بام، صبحدم، صبحگاه، بام صبح پسین: هنگامی که روشنایی روز آشکار می شود، فجر دوم، صبح صادق صبح سعادت: کنایه از آغاز خوشبختی صبح کاذب: اولین روشنایی روز پیش از صبح صادق، دم گرگ، برای مثال صبح کاذب زند از صدق نفس / نور او یک دو نفس باشد و بس (جامی۴ - ۶۵۲) صبح دروغین: اولین روشنایی روز پیش از صبح صادق، دم گرگ، صبح کاذب صبح اول: اولین روشنایی روز پیش از صبح صادق، دم گرگ، صبح کاذب صبح نخستین: اولین روشنایی روز پیش از صبح صادق، دم گرگ، صبح کاذب صبح صادق: هنگامی که روشنایی روز آشکار می شود، فجر دوم، برای مثال چو صبح صادق آمد راست گفتار / جهان در زر گرفتش محتشم وار (نظامی۲ - ۱۱۷) صبح دوم: هنگامی که روشنایی روز آشکار می شود، فجر دوم، صبح صادق صبح پسین: هنگامی که روشنایی روز آشکار می شود، فجر دوم، صبح صادق
بامداد، اول روز، صبح زود، سپیده دم، پگاه، غادیه، بامدادان، بامگاه، صَباح، غَدو، صَدیع، علی الصَباح، غَدات، باکِر، صُبح بام، صُبحدَم، صُبحگاه، بام صُبح پسین: هنگامی که روشنایی روز آشکار می شود، فجر دوم، صبح صادق صُبح سعادت: کنایه از آغاز خوشبختی صُبح کاذب: اولین روشنایی روز پیش از صبح صادق، دم گرگ، برای مِثال صبح کاذب زند از صدق نفس / نور او یک دو نفس باشد و بس (جامی۴ - ۶۵۲) صُبح دروغین: اولین روشنایی روز پیش از صبح صادق، دم گرگ، صُبح کاذب صُبح اول: اولین روشنایی روز پیش از صبح صادق، دم گرگ، صُبح کاذب صُبح نخستین: اولین روشنایی روز پیش از صبح صادق، دم گرگ، صُبح کاذب صُبح صادق: هنگامی که روشنایی روز آشکار می شود، فجر دوم، برای مِثال چو صبح صادق آمد راست گفتار / جهان در زر گرفتش محتشم وار (نظامی۲ - ۱۱۷) صُبح دوم: هنگامی که روشنایی روز آشکار می شود، فجر دوم، صُبح صادق صُبح پسین: هنگامی که روشنایی روز آشکار می شود، فجر دوم، صُبح صادق
نزول، بهره، نفع، سود ربح قانونی: بهره ای که از نرخ قانونی تجاوز نکند ربح مرکب: هرگاه بهره در آخر مدت معین داده نشود آن را بر اصل سرمایه می افزایند و مجموع را از آغاز مدت جدید سرمایه قرار می دهند
نزول، بهره، نفع، سود ربح قانونی: بهره ای که از نرخ قانونی تجاوز نکند ربح مرکب: هرگاه بهره در آخر مدت معین داده نشود آن را بر اصل سرمایه می افزایند و مجموع را از آغاز مدت جدید سرمایه قرار می دهند
پشم پشم گوسفند پشم شتر نمت نمد، خوی گیر زین، پشم نشسته پشم پشم به هم چسبیده پشم گوسفند و شتر: وین عمارت کردن گور و لحد نی بسنگ است و بچوب ونی لبد. (مثنوی نیک. 130: 3) نمد نمط: مور اسود بر سر لبد سیاه مور پنهان دانه پیدا پیش راه (مثنوی لغ)، نمدزین
پشم پشم گوسفند پشم شتر نمت نمد، خوی گیر زین، پشم نشسته پشم پشم به هم چسبیده پشم گوسفند و شتر: وین عمارت کردن گور و لحد نی بسنگ است و بچوب ونی لبد. (مثنوی نیک. 130: 3) نمد نمط: مور اسود بر سر لبد سیاه مور پنهان دانه پیدا پیش راه (مثنوی لغ)، نمدزین
نرم خوی، زیرک، چربزبان، زیرکانه زیرک ماهر حاذق، چرب زبان چرب سخن، ماهرانه زیرکانه: زخم کرد این گرگ و از عذر لبق آمده کانا ذهبنا نستبق. (مثنوی. نیک. 323: 2)
نرم خوی، زیرک، چربزبان، زیرکانه زیرک ماهر حاذق، چرب زبان چرب سخن، ماهرانه زیرکانه: زخم کرد این گرگ و از عذر لبق آمده کانا ذهبنا نستبق. (مثنوی. نیک. 323: 2)