جدول جو
جدول جو

معنی ذبح

ذبح
گلو بریدن، سر بریدن گاو یا گوسفند، خفه کردن، کشته، سربریده، گلوبریده
تصویری از ذبح
تصویر ذبح
فرهنگ فارسی عمید