- لاکمخا
- منسوجی است کم ارزش: گه حصیری گشاد و صندل باف گاه ترغو وقیف و لاکمخا. (نظام وقاری 21 لغ)
معنی لاکمخا - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
وسیله ای با حباب شیشه ای و فتیله، که با سوختن فتیله به کمک سوخت (نفت، روغن و امثال آن) روشنایی تولید می کند
بر گرفته از} لمپ {فرانسوی نفت سوز گرد سوز نوعی چراغ که دارای مخزنی است جهت مایع قابل احتراق (نفت روغن و غیره) و فتیله ای در آن مخزن فرو برده و همچنین لوله ای شیشه یی دارد که شعله فتیله را احاطه کند لامپا، حباب چراغ برق
چراغی که با نفت می سوزد و شامل لوله و سرپیچ می باشد، چراغ لامپا
جامۀ منقش که با الوان مختلف بافته شده باشد
کمخای خان بالغی: نوعی جامۀ نفیس منقش که در خان بالغ (نام قدیم پکن) می بافته اند
کمخای خان بالغی: نوعی جامۀ نفیس منقش که در خان بالغ (نام قدیم پکن) می بافته اند
نوعی شتر بی کوهان به رنگ خرمایی، سیاه، سفید یا ابلق که در امریکای جنوبی پیدا می شود و قدش به یک متر می رسد
مرد روحانی یا کاهن بودایی در طریقۀ لامائیسم
مرد روحانی یا کاهن بودایی در طریقۀ لامائیسم
پارچه منقش و رنگارنگ که که خواب اندک دارد
فرانسوی شتر بی کوهان از جانوران شتر آمریکا
شتر بی کوهان
پیشوای مذهب لامایی