مایعی فرّار، با طعم تند و سوزان که در صنعت داروسازی و تهیۀ مشروبات الکلی به کار می رود. محمدبن زکریای رازی نخستین کسی است که از تقطیر شراب، الکل گرفت، الکل سفید الکل اتیلیک: در علم شیمی الکلی بی رنگ با بوی مطبوع و طعم تند که در نوشابه های الکلی موجود است و در داروسازی و صنعت به کار می رود الکل متیلیک: در علم شیمی الکلی بی رنگ و سمّی که از تقطیر چوب به دست می آید و در صنعت و طب به کار می رود. عرق چوب، الکل چوب، الکل صنعتی
مایعی فرّار، با طعم تند و سوزان که در صنعت داروسازی و تهیۀ مشروبات الکلی به کار می رود. محمدبن زکریای رازی نخستین کسی است که از تقطیر شراب، الکل گرفت، الکل سفید الکل اتیلیک: در علم شیمی الکلی بی رنگ با بوی مطبوع و طعم تند که در نوشابه های الکلی موجود است و در داروسازی و صنعت به کار می رود الکل متیلیک: در علم شیمی الکلی بی رنگ و سمّی که از تقطیر چوب به دست می آید و در صنعت و طب به کار می رود. عرق چوب، الکل چوب، الکل صنعتی
سفیدی بناگوش. (آنندراج) (اقرب الموارد) (منتهی الارب) (متن اللغه). الشاکله. (متن اللغه) ، شبه و مانند: فیه شاکل من ابیه، در او شباهتی از پدر باشد. (منتهی الارب) (از متن اللغه) (از اقرب الموارد) ، راه. (منتهی الارب) : کل علی شاکله، هر کس بر راه خودست
سفیدی بناگوش. (آنندراج) (اقرب الموارد) (منتهی الارب) (متن اللغه). الشاکله. (متن اللغه) ، شبه و مانند: فیه شاکل من ابیه، در او شباهتی از پدر باشد. (منتهی الارب) (از متن اللغه) (از اقرب الموارد) ، راه. (منتهی الارب) : کل علی شاکله، هر کس بر راه خودست
این کلمه در قرن شانزدهم از ’الکحل’ عربی عاریه گرفته شده است. (نشریۀ دانشکدۀ ادبیات تبریز سال 3 شماره 3 و 4 ص 93) (لاروس کبیر مدیکال). محمد زکریای رازی نخستین کسی است که از تقطیر شراب، الکل گرفت و آن را الکحل نامید، امروزه این آزمایش را با قرع و انبیق و یا اسباب تقطیر و مبرد (لوله ای که از لولۀ دیگری احاطه شده و از میان دو لوله آب سرد جریان دارد) انجام میدهند، قطرات اولیۀ تقطیر، الکل بیشتر دارد ولی قطرات بعدی آبش بیشتر است. الکل خالص مایعی است بیرنگ با بویی مطبوع و طعمی سوزان. وزن مخصوص آن 0/8 است و در 78 میجوشد و در 130 منجمد میشود، به همین جهت با آن میزان الحراره هایی برای اندازه گیری حرارتهای پست میسازند. الکل حلال خوبی است. ید، کافور، لاستیک، چربی و اسانسهای نباتی در آن حل میشوند. تنتورید محلول ید در الکل است. الکل با آب به هر نسبتی مخلوط میشود و این عمل همیشه با ایجادگرما و نقصان حجم همراه است. درجۀ الکلی یک محلول الکلی حجم الکل خالص آن است که در هر 100 سانتیمتر مکعب آن موجود است، مثلاً الکل 80 درجه یعنی محلولی که در هر 100 سانتیمتر مکعب آن 80 سانتیمتر مکعب الکل خالص وجود دارد. برای تعیین درجۀ الکلی از الکل سنج استفاده میشود. الکل قوی 96 درجه است و تهیۀ الکل 100 درجه بسیار دشوار است. و رجوع به ’الکلها’ شود. مصارف الکل: الکل بعنوان سوخت در چراغهاو همچنین بعنوان حلال برای تهیۀ لاک الکل، ورنی، مواد منفجره، سلولوئید، تنتورید، ادوکلن، بسیاری از محلولهای دارویی و عطرها بکار میرود، و نیز آن را برای تهیۀ اتر بیهوشی، سرکه، کلروفرم و جز آن مصرف میکنند. مشروبات الکلی برای قلب و کبد و روده ها مضر است. و مضرات اجتماعی آن بیشتر است زیرا اغلب جنایات در حال مستی رخ میدهد. رجوع به شیمی مختصر آلی پریمن صص 119- 229 و شیمی آلی شیخ ج 1 صص 121- 125 و مادۀ ’الکلها’ شود. - چندالکلی، الکلی که عامل اکسیدریل (OH) آن متعدّد باشد. - دوالکلی، الکلی که دارای 2 عامل اکسیدریل (OH) باشد. - یک الکلی، ممکن است عامل اکسیدریل (OH) در هیدروکربوری چند بار تکرار شود و بنابراین ممکن است جسم یک الکلی و دوالکلی و چند الکلی بدست آید. و رجوع به الکلها شود
این کلمه در قرن شانزدهم از ’الکحل’ عربی عاریه گرفته شده است. (نشریۀ دانشکدۀ ادبیات تبریز سال 3 شماره 3 و 4 ص 93) (لاروس کبیر مدیکال). محمد زکریای رازی نخستین کسی است که از تقطیر شراب، الکل گرفت و آن را الکحل نامید، امروزه این آزمایش را با قرع و انبیق و یا اسباب تقطیر و مبرد (لوله ای که از لولۀ دیگری احاطه شده و از میان دو لوله آب سرد جریان دارد) انجام میدهند، قطرات اولیۀ تقطیر، الکل بیشتر دارد ولی قطرات بعدی آبش بیشتر است. الکل خالص مایعی است بیرنگ با بویی مطبوع و طعمی سوزان. وزن مخصوص آن 0/8 است و در ْ78 میجوشد و در ْ130 منجمد میشود، به همین جهت با آن میزان الحراره هایی برای اندازه گیری حرارتهای پست میسازند. الکل حلال خوبی است. ید، کافور، لاستیک، چربی و اسانسهای نباتی در آن حل میشوند. تنتورید محلول ید در الکل است. الکل با آب به هر نسبتی مخلوط میشود و این عمل همیشه با ایجادگرما و نقصان حجم همراه است. درجۀ الکلی یک محلول الکلی حجم الکل خالص آن است که در هر 100 سانتیمتر مکعب آن موجود است، مثلاً الکل 80 درجه یعنی محلولی که در هر 100 سانتیمتر مکعب آن 80 سانتیمتر مکعب الکل خالص وجود دارد. برای تعیین درجۀ الکلی از الکل سنج استفاده میشود. الکل قوی 96 درجه است و تهیۀ الکل 100 درجه بسیار دشوار است. و رجوع به ’الکلها’ شود. مصارف الکل: الکل بعنوان سوخت در چراغهاو همچنین بعنوان حلال برای تهیۀ لاک الکل، ورنی، مواد منفجره، سلولوئید، تنتورید، ادوکلن، بسیاری از محلولهای دارویی و عطرها بکار میرود، و نیز آن را برای تهیۀ اتر بیهوشی، سرکه، کلروفرم و جز آن مصرف میکنند. مشروبات الکلی برای قلب و کبد و روده ها مضر است. و مضرات اجتماعی آن بیشتر است زیرا اغلب جنایات در حال مستی رخ میدهد. رجوع به شیمی مختصر آلی پریمن صص 119- 229 و شیمی آلی شیخ ج 1 صص 121- 125 و مادۀ ’الکلها’ شود. - چندالکلی، الکلی که عامل اکسیدریل (OH) آن متعدّد باشد. - دوالکلی، الکلی که دارای 2 عامل اکسیدریل (OH) باشد. - یک الکلی، ممکن است عامل اکسیدریل (OH) در هیدروکربوری چند بار تکرار شود و بنابراین ممکن است جسم یک الکلی و دوالکلی و چند الکلی بدست آید. و رجوع به الکلها شود
مایعی است فرارکه دارای طعم تند و سوزان میباشد و بر دو قسم است یکی الکل اتیلیک که در تمام نوشابه های خمری شراب و عرق و امثال آنها موجود است و آن را الکل سفید هم میگویند و دیگر الکل متیلیک که از تقطیر چوب به دست میاید و در صنعت به کار میرود
مایعی است فرارکه دارای طعم تند و سوزان میباشد و بر دو قسم است یکی الکل اتیلیک که در تمام نوشابه های خمری شراب و عرق و امثال آنها موجود است و آن را الکل سفید هم میگویند و دیگر الکل متیلیک که از تقطیر چوب به دست میاید و در صنعت به کار میرود
طعام و خوردنی فرانسوی دو کانه، جمع ماکل، خورش ها خوراک ها خوردنی ها خورش خوردنی خوراک اشکال بلورینی که در ساختمان کانیها از اجتماع دو یا چند بلور حاصل شود و یا دونیم بلور در یک کانی بمنظور پیدا کردن عناصر تقارنی بیشتری نسبت بهم تغییر وضع دهند و شکلی حاصل کنند که جزبلور اصلی است. در این حالت آنرا ماکل آن کانی نامند. ماکل ها بر دوقسمند: یکی ماکل ساده که عبارت از ماکل بهم چسبیده است یعنی دو فرد بلور و یادو نیم فرد بلور در یک سطح صاف بهم ملصق میشوند که این سطح التصاق سطح تقارن ماکل نیز خواهد بود و دیگر ماکل درهم یا ماکل تداخلی است که محل التصاق دو فرد یا دو نیم فرد بلور یک سطح صاف نیست و این دو قسمت درهم داخل شده اند و بنابراین سطح التصاق سطح تقارن نخواهد بود و در این وضع سطح تقارن دیگری پیدا میکنند، جمع ماکل خوردنیها خوراکها: زاهد کسی باشد که او را به آنچه تعلق بدنیادارد مانند ماکل و مشارب... رغبت نبود. خوردنی خوراکی جمع ماکل
طعام و خوردنی فرانسوی دو کانه، جمع ماکل، خورش ها خوراک ها خوردنی ها خورش خوردنی خوراک اشکال بلورینی که در ساختمان کانیها از اجتماع دو یا چند بلور حاصل شود و یا دونیم بلور در یک کانی بمنظور پیدا کردن عناصر تقارنی بیشتری نسبت بهم تغییر وضع دهند و شکلی حاصل کنند که جزبلور اصلی است. در این حالت آنرا ماکل آن کانی نامند. ماکل ها بر دوقسمند: یکی ماکل ساده که عبارت از ماکل بهم چسبیده است یعنی دو فرد بلور و یادو نیم فرد بلور در یک سطح صاف بهم ملصق میشوند که این سطح التصاق سطح تقارن ماکل نیز خواهد بود و دیگر ماکل درهم یا ماکل تداخلی است که محل التصاق دو فرد یا دو نیم فرد بلور یک سطح صاف نیست و این دو قسمت درهم داخل شده اند و بنابراین سطح التصاق سطح تقارن نخواهد بود و در این وضع سطح تقارن دیگری پیدا میکنند، جمع ماکل خوردنیها خوراکها: زاهد کسی باشد که او را به آنچه تعلق بدنیادارد مانند ماکل و مشارب... رغبت نبود. خوردنی خوراکی جمع ماکل
آکجوی خرده گیر منسوب به لاک ساخته از لاک، برنگ لاله. توضیح نوعی قرمز روشن که از مهمترین رنگهای قالی ایران است. این رنگ از روناس قرمزدانه و احیانا نباتات دیگر بدست میاید. در هندوستان رنگ لاکی را از نوعی صمغ بدست آورند باین ترتیب که حشره ای زیر پوست درخت انجیر هندی زندگی میکند که لعابی از خودترشح مینماید. لعاب مزبور بصورت صمغ بر درخت می چسبد. از همین لعاب است که لاک میسازند و رنگ لاکی را هم میگیرند. یا ترمه لاکی. قسمی ترمه سرخ روشن
آکجوی خرده گیر منسوب به لاک ساخته از لاک، برنگ لاله. توضیح نوعی قرمز روشن که از مهمترین رنگهای قالی ایران است. این رنگ از روناس قرمزدانه و احیانا نباتات دیگر بدست میاید. در هندوستان رنگ لاکی را از نوعی صمغ بدست آورند باین ترتیب که حشره ای زیر پوست درخت انجیر هندی زندگی میکند که لعابی از خودترشح مینماید. لعاب مزبور بصورت صمغ بر درخت می چسبد. از همین لعاب است که لاک میسازند و رنگ لاکی را هم میگیرند. یا ترمه لاکی. قسمی ترمه سرخ روشن
پای افزار کفش، گوشت سرخی که بر سر خروس باشد تاج خروس لالکا، تاج اکلیل: آخر ار چه عقل ماگم شد ولیک از روی حس سر زلالک باز میدانیم و پا از لالکا. (سنائی مصف. 23)
پای افزار کفش، گوشت سرخی که بر سر خروس باشد تاج خروس لالکا، تاج اکلیل: آخر ار چه عقل ماگم شد ولیک از روی حس سر زلالک باز میدانیم و پا از لالکا. (سنائی مصف. 23)