جدول جو
جدول جو

معنی لاریبی - جستجوی لغت در جدول جو

لاریبی
(رَ)
مرکّب از: ’لا’ + ’ریب’ + یاء نسبت، یقینی. الهی: بسا مکاشفات غیبی و مشاهدات لاریبی دست دهد. (سعدی)، تیر سعادت مآثر غیبی از مطلع مرحمت لاریبی طلوع نمود. (حبیب السیر ج 3 ص 276)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از لاریسا
تصویر لاریسا
(دخترانه)
نام شهری در کنار دجله
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از لاقیدی
تصویر لاقیدی
بی قیدی، بی بند و باری
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از دارابی
تصویر دارابی
میوه ای از نوع مرکبات، گرد، بزرگ و نارنجی رنگ با طعم ترش و شیرین و مطبوع
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از باریابی
تصویر باریابی
باریافتن، شرفیابی به حضور پادشاه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از باریکی
تصویر باریکی
باریک بودن، کنایه از نازکی و لطافت، کنایه از لاغری
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از عاریتی
تصویر عاریتی
عاریت، کنایه از آنچه ناپایدار باشد و دوام و بقا نداشته باشد، برای مثال به عمر عاریتی اعتماد هیچ مکن / که پنج روز دگر می رود به استعجال (سعدی۲ - ۶۵۷)
فرهنگ فارسی عمید
(وِ)
ژیوندا. کمدی نویس و مؤلف فرانسوی. مولدتروا (1540 -1612 میلادی)
لغت نامه دهخدا
عمل پاک کردن قنات و جز آن ازلای: نثل، لاروبی قنات، تنقیۀ قنات، اباثه، لاروبی کردن چاه، ثل، لاروبی چاه، ثلل، لاروبی چاه، حماء، لاروبی کردن و پاک کردن قنات از لای، انتکاش، لاروبی کردن
لغت نامه دهخدا
تصویری از لاپیلی
تصویر لاپیلی
فرانسوی سنگچه
فرهنگ لغت هوشیار
گوشمالی فرهیختی منسوب به تادیب. یا حبس (زندان) تادیبی. حبسی است که برای جرم از جنس جنحه معین شده باشد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گاریچی
تصویر گاریچی
کسیکه گاری میراند، دارنده گاری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فارابی
تصویر فارابی
منسوب به فاراب اهل فاراب
فرهنگ لغت هوشیار
سپنجی گذ ران و باری منسوب به عاریت، آن چه به عاریت ستانند، آن چه را که بقا نباشد چون زندگی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از لاطینی
تصویر لاطینی
منسوب به لاتین: از قوم لاتین
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از لاهیجی
تصویر لاهیجی
منسوب به لاهیجان از مردم لاهیجان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از لاتینی
تصویر لاتینی
منسوب به لاتین: از قوم لاتین
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تاریخی
تصویر تاریخی
منسوب به تاریخ: جنبه تاریخی داستان تاریخی، قابل درج در تاریخ: (این واقعه تاریخی است)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از لاروبی
تصویر لاروبی
پاک کردن گل و لای (رود قنات و غیره) تنقیه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تقریبی
تصویر تقریبی
احتمالی، نزدیک به حقیقت و تخمینی
فرهنگ لغت هوشیار
درختی از تیره سدایبان جزو دسته مرکبات که میوه اش بزرگتر از پرتقال و طعم آن ترش و شیرین است. رنگ میوه اش زرد و داخلش سبز رنگ و دارای پوستی ضخیم میباشد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از باریقی
تصویر باریقی
یونانی ک کف دریا از جانوران کف دریا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از باریکی
تصویر باریکی
نازکی و لطافت و دقت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پاریسی
تصویر پاریسی
منسوب به پاریس از مردم پاریس
فرهنگ لغت هوشیار
تیرگی سیاهی ظلمت، گرفتگی در هم فرو رفتن خطوط چهره بر اثر خشم و غم خشمگین شدن، جهل نادانی بی خبری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دلفریبی
تصویر دلفریبی
حسن جمال، دلبری جلب قلوب، جذب کشش
فرهنگ لغت هوشیار
بی شک (شک واژه ای پهلوی است) بیگمان بی تردید بی گمان، آنچه که در آن شک نشود، قرآن مجید: ای نگارنده صحیفه غیب نام تو صدر صفحه لاریب (هاتفی)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از باریکی
تصویر باریکی
دقت
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تاریخی
تصویر تاریخی
قدیمی، بسیار قدیمی، سزاوار ثبت شدن در تاریخ
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تاریکی
تصویر تاریکی
تیرگی، سیاهی، گرفتگی چهره در اثر خشم یا اندوه، جهل، نادانی، بی خبری، آشفتگی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از دارابی
تصویر دارابی
میوه ای از نوع مرکبات، کمی بزرگ تر از پرتقال، با طعمی ترش و شیرین
فرهنگ فارسی معین
تصویری از لاروبی
تصویر لاروبی
پاک کردن گل و لای، تنقیه
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تقریبی
تصویر تقریبی
کمابیش، کم و بیش
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از تاریکی
تصویر تاریکی
ظلمات
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از عاریتی
تصویر عاریتی
کسانه
فرهنگ واژه فارسی سره