- قُدرَة
- توانایی، ظرفیت، قابلیت، توانمندی، قدرت
معنی قُدرَة - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
قابلیّت نگهداری
قابلیّت انکار، توانایی نفی
قابلیت مانور، قابلیت رسیدگی به
قابلیّت خوٰاندن، توانایی خوٰاندن
قابلیّت اشتغال، توانایی کار کردن
قابلیّت نمایش، قابلیّت ارائه
قابلیّت خندیدن، توانایی خندیدن
آسیب پذیری، ظرفیت خطا
قابلیّت جداسازی
قابلیت تحویل، توانایی برقراری ارتباط
قابلیّت سرزنش، توانایی سرزنش
قابلیّت ارتباط، توانایی برقراری ارتباط، ارتباط پذیری
قابلیّت اجرا، قابلیت پیاده سازی
قابلیت تولید مثل، قابلیّت تکرار
قابلیّت پذیرش، توانایی پذیرش
قابلیّت هضم، توانایی هضم
همه توانی، قدرت مطلق
ندرت، کمبود
نیرو، قدرت، استحکام، سختی
سرسبزی، سبز
حقّه، ترفند
محبوبیت، شهرت
تصادف
مدّت، دوره
تیرگی رنگ، یک برنزه
آتش بس
قابلیّت اشتعال، ظرفیت اشتعال
کمبود
قابلیت بازیابی، قابلیّت استخراج
جنگجویی، توانایی مبارزه
قابلیت مقایسه، توانایی مقایسه
قابلیت برنامه ریزی، توانایی برنامه ریزی
بازتاب پذیری، توانایی انعکاس
قابلیّت تغییر