گوسفند شاخ دار جنگی را گویند، (آنندراج) (برهان)، میش شاخ دار نر، (فرهنگ نظام)، قچ، کبش (معرب آن)، (حاشیۀ برهان چ معین)، قچقار، گوسفند نر سه یا چهار ساله اخته ناشده که غالباً شاخ دارد، بز کوهی، (فرهنگ فارسی معین)، - سر قوچ به سلامت بودن، سابقاً داشها و لوطیهای محل قوچ جنگی در خانه نگهداری میکردند، سر قوچ فلان بسلامت باشد (سرش سلامت باد)، (فرهنگ فارسی معین)، - قوچ باز، کسی که قوچ برای جنگیدن و مسابقه گذاردن نگهداری میکند، - قوچ بازی، عمل قوچ باز، - قوچچی، لوطیهای قفقاز در دورۀ تزارها، (یادداشت مؤلف)
گوسفند شاخ دار جنگی را گویند، (آنندراج) (برهان)، میش شاخ دار نر، (فرهنگ نظام)، قچ، کبش (معرب آن)، (حاشیۀ برهان چ معین)، قچقار، گوسفند نر سه یا چهار ساله اخته ناشده که غالباً شاخ دارد، بز کوهی، (فرهنگ فارسی معین)، - سر قوچ به سلامت بودن، سابقاً داشها و لوطیهای محل قوچ جنگی در خانه نگهداری میکردند، سر قوچ فلان بسلامت باشد (سرش سلامت باد)، (فرهنگ فارسی معین)، - قوچ باز، کسی که قوچ برای جنگیدن و مسابقه گذاردن نگهداری میکند، - قوچ بازی، عمل قوچ باز، - قوچچی، لوطیهای قفقاز در دورۀ تزارها، (یادداشت مؤلف)
دهی است از دهستان قلعه عسکر بخش مشیز شهرستان سیرجان، سکنۀ آن 137 تن، آب آن از قنات، محصول آن غلات، حبوب و شغل اهالی آنجا زراعت است، راه مالرو دارد، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
دهی است از دهستان قلعه عسکر بخش مشیز شهرستان سیرجان، سکنۀ آن 137 تن، آب آن از قنات، محصول آن غلات، حبوب و شغل اهالی آنجا زراعت است، راه مالرو دارد، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
دهی است از دهستان باوندپوربخش مرکزی شهرستان شاه آباد، سکنۀ آن 90 تن. آب آن از نهر کاشنبه. محصول آن غلات، چغندر قند، حبوب و شغل اهالی زراعت و گله داری است. راه فرعی به شوسه از طریق چهارزبر دارد. در زمستان اکثر سکنه به گرمسیر گچ قصرشیرین میروند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
دهی است از دهستان باوندپوربخش مرکزی شهرستان شاه آباد، سکنۀ آن 90 تن. آب آن از نهر کاشنبه. محصول آن غلات، چغندر قند، حبوب و شغل اهالی زراعت و گله داری است. راه فرعی به شوسه از طریق چهارزبر دارد. در زمستان اکثر سکنه به گرمسیر گچ قصرشیرین میروند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
دهی است از دهستان گچلرات بخش پلدشت شهرستان ماکو، سکنۀ آن 97 تن. آب آن از چشمه. محصول آن غلات و پنبه. شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی زنان آنجا جاجیم بافی است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
دهی است از دهستان گچلرات بخش پلدشت شهرستان ماکو، سکنۀ آن 97 تن. آب آن از چشمه. محصول آن غلات و پنبه. شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی زنان آنجا جاجیم بافی است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
دهی است از دهستان تورجان بخش بوکان شهرستان مهاباد، سکنۀ آن 211 تن، آب آن از چشمه و محصول آن غلات، توتون و حبوب، شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی زنان آنجا جاجیم بافی است، راه مالرو دارد، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
دهی است از دهستان تورجان بخش بوکان شهرستان مهاباد، سکنۀ آن 211 تن، آب آن از چشمه و محصول آن غلات، توتون و حبوب، شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی زنان آنجا جاجیم بافی است، راه مالرو دارد، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
دهی است از دهستان لار بخش حومه شهرستان شهرکرد، سکنۀ آن 187 تن. آب آن از رودخانه و قنات. محصول آن برنج، غلات، بادام، کشمش و شغل اهالی آنجا زراعت است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10)
دهی است از دهستان لار بخش حومه شهرستان شهرکرد، سکنۀ آن 187 تن. آب آن از رودخانه و قنات. محصول آن برنج، غلات، بادام، کشمش و شغل اهالی آنجا زراعت است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10)
نام یکی از شهرستان های یازده گانه استان نهم، این شهر محدود است از طرف شمال به مرز ایران و شوروی، از طرف خاور به شهرستان دره گز و از باختر به شهرستان مشهد، آب و هوای شهرستان قوچان بواسطۀ وجود ارتفاعات هزار مسجد و کوه آلاداغ و شاه جهان در تابستان معتدل و در زمستان خیلی سرداست و بواسطۀ ریزش برفهای زیاد اغلب راه های قراء وقصبات این شهر بسته میشود، روی هم رفته میتوان گفت شش ماه زمستان است و درنتیجۀ بارندگی های متوالی (برف و باران) چشمه سارهای متعدد و رودخانه های محلی فراوانی دارد که مورد استفادۀ اهالی است، قسمتهای کوهستانی عموماً چشمه سار و فقط در مناطق جلگه قنات حفر مینمایند، مناطق مختلفۀ قوچان عموماً کوهستانی است، فقط جلگۀ باریکی در اطراف رود خانه اترک تا انتهای بخش شیروان وجود دارد، قسمت عمده قرای بخش حومه و بخش شیروان در این جلگه واقعند، ارتفاعات شمال کوه هزارمسجد دنبالۀ همان رشته ارتفاعات اصلی البرز است که در منطقۀ قوچان از خاور گیفان تا گردنۀ اﷲاکبر کشیده شده و در گردنه به کوه اﷲاکبر معروف است و بطرف خاور امتداد پیدا می کند و یک رشتۀ دیگری در جنوب گپی کپکان تا شمال تبادکان امتداد دارد، این کوه در نقاط مختلفه به اسامی مخصوص، مانند: کورداغ، قره تپه، داش بلاغ، بیوک داغ و غیره نامیده میشود، ارتفاعات جنوبی دنبالۀ همان کوه آلاداغ که بطرف باختر کشیده شده، دنبالۀ آن به کوه بنیاکوه اتصال پیدا می کند، این کوه ها دارای دره ها و گدارهای متعدد است که راه های آن صعب العبور میباشد، رود خانه اترک که از خاور قوچان بطرف باختر جریان دارد قسمت عمده آبادیهای بخش حومه و بخش شیروان را مشروب میسازد و از باختر دهستان زیارت داخل منطقه بجنورد میشود و رودخانه های محلی دیگری وجود دارد که اسامی آنها قابل ذکر نیست، محصول عمده آن غلات دیمی و آبی، بنشن، ارزن و انواع میوه جات مخصوصاً انگور و کشمش بحد وفور است و چون طوایف چادرنشین در مناطق این شهرستان زیاد هستند، محصول دامی یعنی روغن، پشم و پنیر آن قابل توجه است، پنیر کرد قوچانی در استان نهم معروف است، ساکنین شهرستان از طوایف مختلفۀ زعفرانلو، پیچرانلو و میلانلو هستند، شهرستان قوچان از 3 بخش به نام حومه، باجگیران و شیروان تشکیل شده و دارای 434 آبادی بزرگ و کوچک است، مجموع ساکنین آن تا آخر سال 1328 در حدود 110925 نفر بوده است، راه شوسه که از دو طرف به مرز ایران و شوروی منتهی میشود یکی در باجگیران و دیگری در لطف آباد از این شهرستان عبور میکند، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
نام یکی از شهرستان های یازده گانه استان نهم، این شهر محدود است از طرف شمال به مرز ایران و شوروی، از طرف خاور به شهرستان دره گز و از باختر به شهرستان مشهد، آب و هوای شهرستان قوچان بواسطۀ وجود ارتفاعات هزار مسجد و کوه آلاداغ و شاه جهان در تابستان معتدل و در زمستان خیلی سرداست و بواسطۀ ریزش برفهای زیاد اغلب راه های قراء وقصبات این شهر بسته میشود، روی هم رفته میتوان گفت شش ماه زمستان است و درنتیجۀ بارندگی های متوالی (برف و باران) چشمه سارهای متعدد و رودخانه های محلی فراوانی دارد که مورد استفادۀ اهالی است، قسمتهای کوهستانی عموماً چشمه سار و فقط در مناطق جلگه قنات حفر مینمایند، مناطق مختلفۀ قوچان عموماً کوهستانی است، فقط جلگۀ باریکی در اطراف رود خانه اترک تا انتهای بخش شیروان وجود دارد، قسمت عمده قرای بخش حومه و بخش شیروان در این جلگه واقعند، ارتفاعات شمال کوه هزارمسجد دنبالۀ همان رشته ارتفاعات اصلی البرز است که در منطقۀ قوچان از خاور گیفان تا گردنۀ اﷲاکبر کشیده شده و در گردنه به کوه اﷲاکبر معروف است و بطرف خاور امتداد پیدا می کند و یک رشتۀ دیگری در جنوب گپی کپکان تا شمال تبادکان امتداد دارد، این کوه در نقاط مختلفه به اسامی مخصوص، مانند: کورداغ، قره تپه، داش بلاغ، بیوک داغ و غیره نامیده میشود، ارتفاعات جنوبی دنبالۀ همان کوه آلاداغ که بطرف باختر کشیده شده، دنبالۀ آن به کوه بنیاکوه اتصال پیدا می کند، این کوه ها دارای دره ها و گدارهای متعدد است که راه های آن صعب العبور میباشد، رود خانه اترک که از خاور قوچان بطرف باختر جریان دارد قسمت عمده آبادیهای بخش حومه و بخش شیروان را مشروب میسازد و از باختر دهستان زیارت داخل منطقه بجنورد میشود و رودخانه های محلی دیگری وجود دارد که اسامی آنها قابل ذکر نیست، محصول عمده آن غلات دیمی و آبی، بنشن، ارزن و انواع میوه جات مخصوصاً انگور و کشمش بحد وفور است و چون طوایف چادرنشین در مناطق این شهرستان زیاد هستند، محصول دامی یعنی روغن، پشم و پنیر آن قابل توجه است، پنیر کرد قوچانی در استان نهم معروف است، ساکنین شهرستان از طوایف مختلفۀ زعفرانلو، پیچرانلو و میلانلو هستند، شهرستان قوچان از 3 بخش به نام حومه، باجگیران و شیروان تشکیل شده و دارای 434 آبادی بزرگ و کوچک است، مجموع ساکنین آن تا آخر سال 1328 در حدود 110925 نفر بوده است، راه شوسه که از دو طرف به مرز ایران و شوروی منتهی میشود یکی در باجگیران و دیگری در لطف آباد از این شهرستان عبور میکند، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
مرکز شهرستان قوچان محل سابق آن در شهرکهنۀ سابق 12هزارگزی شمال خاوری شهر فعلی واقع بوده است و بواسطۀ زلزله شدیدی که در سالهای 1311 و 1312 هجری قمری بوقوع پیوسته شهر ویران شد و حدود ده هزارنفر از بین رفتند و در سال 1313 هجری قمری محمد ناصرخان شجاع الدوله رئیس طایفۀ زعفرانلو اراضی فعلی قوچان را بطور رایگان بمردم داد و اشخاص را برای ساختن خانه و مکان تشویق نمود و از طرف دولت نیز مهندسی برای طرح نقشه به آن شهر اعزام شد و در نتیجه شهر با اسلوب جدید احداث گردید که دارای خیابانهای منظم و عموماً کوچه و خیابانها عمود و موازی هم ساخته شده است و چون شهر قوچان با کمک محمد ناصرخان زعفرانلو معاصربا ناصرالدین شاه قاجار بنا گردید به این جهت نام اولی آن را ناصری می گفتند، این شهر در 120هزارگزی مرکزاستان نهم و 120هزارگزی باجگیران مرز ایران و شوروی واقع است، دارای 11 خیابان خاور به باختر و 11 خیابان شمالی جنوبی است، رود خانه اتران از شمال شهر عبور میکند و دارای یک پل بزرگ سیمانی است که از دور حلب توجه کلیه عابرین را می نماید بنای مهم سیلو در مرکز شهر است و اگر شروع به کار کند موتور برق آن می تواند مصرف برق شهر را تامین کند، این شهر دارای یک دبیرستان و 9 دبستان و یک بیمارستان 20 تختخوابی است و دارای بهداری میباشد، کار خانه معروف شاد در این شهرواقع است، آب آشامیدنی شهر از قنوات و چاه است که چندان مطلوب نیست، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9) بخش حومه شهرستان قوچان از 11 دهستان بنام دغائی، خرق، کهنه، فرود، شهرکهنه، جعفرآباد، فاروج، مایون، جعفرآباد، چری، فاروج دولت خانه، مزرج تشکیل شده و محدود است از طرف شمال به بخش باجگیران، از خاور به شهرستان دره گز، از جنوب به شهرستان مشهد و از باختر به بخش شیروان، موقع بخش کوهستانی، جلگه و دارای هوای معتدل است، جمع قرای آن 253 و مجموع ساکنین آنها در حدود 89252 تن میباشد، راه شوسۀ قوچان به باجگیران و بجنورد به لطف آباد از این بخش عبور میکند، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
مرکز شهرستان قوچان محل سابق آن در شهرکهنۀ سابق 12هزارگزی شمال خاوری شهر فعلی واقع بوده است و بواسطۀ زلزله شدیدی که در سالهای 1311 و 1312 هجری قمری بوقوع پیوسته شهر ویران شد و حدود ده هزارنفر از بین رفتند و در سال 1313 هجری قمری محمد ناصرخان شجاع الدوله رئیس طایفۀ زعفرانلو اراضی فعلی قوچان را بطور رایگان بمردم داد و اشخاص را برای ساختن خانه و مکان تشویق نمود و از طرف دولت نیز مهندسی برای طرح نقشه به آن شهر اعزام شد و در نتیجه شهر با اسلوب جدید احداث گردید که دارای خیابانهای منظم و عموماً کوچه و خیابانها عمود و موازی هم ساخته شده است و چون شهر قوچان با کمک محمد ناصرخان زعفرانلو معاصربا ناصرالدین شاه قاجار بنا گردید به این جهت نام اولی آن را ناصری می گفتند، این شهر در 120هزارگزی مرکزاستان نهم و 120هزارگزی باجگیران مرز ایران و شوروی واقع است، دارای 11 خیابان خاور به باختر و 11 خیابان شمالی جنوبی است، رود خانه اتران از شمال شهر عبور میکند و دارای یک پل بزرگ سیمانی است که از دور حلب توجه کلیه عابرین را می نماید بنای مهم سیلو در مرکز شهر است و اگر شروع به کار کند موتور برق آن می تواند مصرف برق شهر را تامین کند، این شهر دارای یک دبیرستان و 9 دبستان و یک بیمارستان 20 تختخوابی است و دارای بهداری میباشد، کار خانه معروف شاد در این شهرواقع است، آب آشامیدنی شهر از قنوات و چاه است که چندان مطلوب نیست، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9) بخش حومه شهرستان قوچان از 11 دهستان بنام دغائی، خرق، کهنه، فرود، شهرکهنه، جعفرآباد، فاروج، مایون، جعفرآباد، چری، فاروج دولت خانه، مزرج تشکیل شده و محدود است از طرف شمال به بخش باجگیران، از خاور به شهرستان دره گز، از جنوب به شهرستان مشهد و از باختر به بخش شیروان، موقع بخش کوهستانی، جلگه و دارای هوای معتدل است، جمع قرای آن 253 و مجموع ساکنین آنها در حدود 89252 تن میباشد، راه شوسۀ قوچان به باجگیران و بجنورد به لطف آباد از این بخش عبور میکند، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
دهی است از دهستان بام بخش صفی آباد شهرستان سبزوار، سکنۀ آن 248 تن. آب آن از قنات. محصول آن غلات، میوه جات و شغل اهالی زراعت و کرباس بافی است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
دهی است از دهستان بام بخش صفی آباد شهرستان سبزوار، سکنۀ آن 248 تن. آب آن از قنات. محصول آن غلات، میوه جات و شغل اهالی زراعت و کرباس بافی است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
دهی است از دهستان کاغذکنان بخش کاغذکنان شهرستان هروآباد، سکنۀ آن 269 تن، آب آن از سه رشته چشمه، محصول آن غلات، حبوب و سردرختی، شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی زنان آنجا جاجیم و گلیم بافی است، راه مالرو دارد، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
دهی است از دهستان کاغذکنان بخش کاغذکنان شهرستان هروآباد، سکنۀ آن 269 تن، آب آن از سه رشته چشمه، محصول آن غلات، حبوب و سردرختی، شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی زنان آنجا جاجیم و گلیم بافی است، راه مالرو دارد، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
دهی است از دهستان منصوری بخش مرکزی شهرستان شاه آباد، سکنۀ آن 301 تن. آب آن از رود خانه شیان. محصول آن غلات، چغندر قند، صیفی، حبوب و لبنیات. شغل اهالی زراعت است. راه مالرو دارد. در تابستان از چقاجنگه اتومبیل میتوان برد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
دهی است از دهستان منصوری بخش مرکزی شهرستان شاه آباد، سکنۀ آن 301 تن. آب آن از رود خانه شیان. محصول آن غلات، چغندر قند، صیفی، حبوب و لبنیات. شغل اهالی زراعت است. راه مالرو دارد. در تابستان از چقاجنگه اتومبیل میتوان برد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
دهی است از دهستان چهاراویماق بخش قره آغاج شهرستان مراغه، سکنۀ آن 291 تن. آب آن از چشمه سارها و محصول آن غلات، نخود و بزرک. شغل اهالی زراعت و صنایع دستی زنان آنجا جاجیم بافی است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
دهی است از دهستان چهاراویماق بخش قره آغاج شهرستان مراغه، سکنۀ آن 291 تن. آب آن از چشمه سارها و محصول آن غلات، نخود و بزرک. شغل اهالی زراعت و صنایع دستی زنان آنجا جاجیم بافی است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
دهی است از دهستان گرم خان بخش حومه شهرستان بجنورد، واقع در 15هزارگزی جنوب خاوری بجنورد، سر راه شوسۀ بجنورد به قوچان. آب آن از رودخانه. محصول آن غلات، بنشن و شغل زراعت و مالداری است. راه اتومبیل رو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
دهی است از دهستان گرم خان بخش حومه شهرستان بجنورد، واقع در 15هزارگزی جنوب خاوری بجنورد، سر راه شوسۀ بجنورد به قوچان. آب آن از رودخانه. محصول آن غلات، بنشن و شغل زراعت و مالداری است. راه اتومبیل رو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
دهی است از دهستان اکراد ساوجبلاغ بخش کرج شهرستان تهران، سکنۀ آن 115 تن. آب آن از قنات. محصول آن غلات، لبنیات و شغل اهالی زراعت است. راه مالرو دارد و از طریق سرای شاه دوست ماشین رو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1)
دهی است از دهستان اکراد ساوجبلاغ بخش کرج شهرستان تهران، سکنۀ آن 115 تن. آب آن از قنات. محصول آن غلات، لبنیات و شغل اهالی زراعت است. راه مالرو دارد و از طریق سرای شاه دوست ماشین رو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1)
دهی است از دهستان چهاردولی بخش اسدآباد شهرستان همدان، سکنۀ آن 260 تن. آب آن از قنات و محصول آن غلات و لبنیات. شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی زنان آنجا قالی بافی است. راه اتومبیل رو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
دهی است از دهستان چهاردولی بخش اسدآباد شهرستان همدان، سکنۀ آن 260 تن. آب آن از قنات و محصول آن غلات و لبنیات. شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی زنان آنجا قالی بافی است. راه اتومبیل رو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
دهی است از دهستان بالاولایت بخش حومه شهرستان کاشمر، سکنۀ آن 260 تن. آب آن از قنات. محصول آن غلات و شغل اهالی زراعت و مالداری است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
دهی است از دهستان بالاولایت بخش حومه شهرستان کاشمر، سکنۀ آن 260 تن. آب آن از قنات. محصول آن غلات و شغل اهالی زراعت و مالداری است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
دهی است از دهستان رودبار بخش کهنوج شهرستان جیرفت، سکنۀ آن 300 تن. آب آن از قنات. محصول آن خرما و غلات. شغل اهالی آنجا زراعت است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
دهی است از دهستان رودبار بخش کهنوج شهرستان جیرفت، سکنۀ آن 300 تن. آب آن از قنات. محصول آن خرما و غلات. شغل اهالی آنجا زراعت است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
دهی است از دهستان ییلاق بخش حومه شهرستان سنندج، سکنۀ آن 345 تن. آب آن از چشمه. محصول آن غلات و شغل اهالی زراعت و گله داری است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
دهی است از دهستان ییلاق بخش حومه شهرستان سنندج، سکنۀ آن 345 تن. آب آن از چشمه. محصول آن غلات و شغل اهالی زراعت و گله داری است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
دهی است از دهستان چهاراویماق بخش قره آغاج شهرستان مراغه، سکنۀ آن 160 تن، آب آن از رود خانه قزل قلعه، محصول آن غلات، برنج، نخود، بزرک و زردآلو، شغل اهالی زراعت و صنایع دستی زنان آنجا جاجیم بافی است، راه مالرو دارد، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
دهی است از دهستان چهاراویماق بخش قره آغاج شهرستان مراغه، سکنۀ آن 160 تن، آب آن از رود خانه قزل قلعه، محصول آن غلات، برنج، نخود، بزرک و زردآلو، شغل اهالی زراعت و صنایع دستی زنان آنجا جاجیم بافی است، راه مالرو دارد، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
دهی است از دهستان ده تازیان بخش مشیز شهرستان سیرجان، سکنۀ آن 50 تن. آب آن از رودخانه. محصول آن غلات و حبوب. شغل اهالی آنجا زراعت است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
دهی است از دهستان ده تازیان بخش مشیز شهرستان سیرجان، سکنۀ آن 50 تن. آب آن از رودخانه. محصول آن غلات و حبوب. شغل اهالی آنجا زراعت است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
دهی است از دهستان چهاراویماق بخش قره آغاج شهرستان مراغه، سکنۀ آن 139 تن. آب آن از رود خانه آیدغمش. محصول آن غلات، نخود، بزرک و زردآلو. شغل اهالی زراعت و صنایع دستی زنان آنجا جاجیم بافی است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
دهی است از دهستان چهاراویماق بخش قره آغاج شهرستان مراغه، سکنۀ آن 139 تن. آب آن از رود خانه آیدغمش. محصول آن غلات، نخود، بزرک و زردآلو. شغل اهالی زراعت و صنایع دستی زنان آنجا جاجیم بافی است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
دهی است از دهستان آجرلوبخش مرکزی شهرستان مراغه، سکنۀ آن 22 تن. آب آن از چشمه و محصول آن غلات، نخود و بزرک. شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی زنان آنجا جاجیم بافی است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
دهی است از دهستان آجرلوبخش مرکزی شهرستان مراغه، سکنۀ آن 22 تن. آب آن از چشمه و محصول آن غلات، نخود و بزرک. شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی زنان آنجا جاجیم بافی است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)