جدول جو
جدول جو

معنی قونقوری - جستجوی لغت در جدول جو

قونقوری
قصبه ای است 26هزار گز در 18هزار گز از قریۀ شاه آباد تا شاه ابوالقاسم، هوایش معتدل است، محصول عمده آن غلات، برنج، پنبه و نخود، جمعیت آن بالغ بر ده هزار تن میشود، این بلوک فقط مقر تابستانی اعراب است و مرکز آن قازیان است، (از جغرافیای غرب ایران ص 114)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از قونوی
تصویر قونوی
قونیوی، از مردم قونیه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از قونیوی
تصویر قونیوی
از مردم قونیه
فرهنگ فارسی عمید
در تداول، یک تکه از انار پوست کنده، چون لفظ فارسی است با غین صحیح است، (فرهنگ نظام)، ققسی، رجوع به ققسی شود
لغت نامه دهخدا
نسبت است به قونیه و آن شهری است مابین شام و قسطنطنیه، (ریحانه الادب)، رجوع به قونیه و قونوی شود
لغت نامه دهخدا
پارچۀ مدور و بزینت که بر روی قوری فکنند تا چای زود دم کشد، (یادداشت بخط مؤلف)
لغت نامه دهخدا
(نَ)
منسوب به قونیه. رجوع به قونیه شود
لغت نامه دهخدا
(نَ)
محمود بن احمد بن مسعود بن عبدالرحمان، مکنی به ابوالثناء و ملقب به جمال الدین. از فقیهان حنفی و از مردم دمشق است که به قضاء آن شهر نیز منصوب گردید و کتابهایی دارد. او راست: 1- بغیه القنیه (خطی) ، در فقه. 2- المنتهی فی شرح المغنی، در اصول. 3- القلائد شرح العقاید. 4- تهذیب احکام القرآن. وی بسال 777 هجری قمری درگذشت. رجوع به الفوائد البهیه ص 207، الکتبخانه ج 3 ص 13 و الاعلام زرکلی ج 3 ص 1009، 1010 شود
اسماعیل بن محمد بن مصطفی، مکنی به ابوالفداء. از مفسران است. در قونیه به دنیا آمد و در دمشق بسال 1195 هجری قمری درگذشت. او راست: حاشیه بر تفسیر بیضاوی که در هفت مجلد چاپ شده است. (الاعلام زرکلی چ 1 ج 1 ص 112)
لغت نامه دهخدا
تصویری از قوقوسی
تصویر قوقوسی
ققسی بنگرید به ققسی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قونوی
تصویر قونوی
منسوب به قونیه از مردم قونیه: صدر الدین قونوی
فرهنگ لغت هوشیار
بهانه جویی
فرهنگ گویش مازندرانی