جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با قونیوی

قونیوی

قونیوی
نسبت است به قونیه و آن شهری است مابین شام و قسطنطنیه، (ریحانه الادب)، رجوع به قونیه و قونوی شود
لغت نامه دهخدا

قونیون

قونیون
از یونانی کونیون شوکران. قونین. رجوع به قونین شود، مسحوقونیا و زبدالبحر و خیربوا. (فهرست مخزن الادویه)
لغت نامه دهخدا

قونوی

قونوی
محمود بن احمد بن مسعود بن عبدالرحمان، مکنی به ابوالثناء و ملقب به جمال الدین. از فقیهان حنفی و از مردم دمشق است که به قضاء آن شهر نیز منصوب گردید و کتابهایی دارد. او راست: 1- بغیه القنیه (خطی) ، در فقه. 2- المنتهی فی شرح المغنی، در اصول. 3- القلائد شرح العقاید. 4- تهذیب احکام القرآن. وی بسال 777 هجری قمری درگذشت. رجوع به الفوائد البهیه ص 207، الکتبخانه ج 3 ص 13 و الاعلام زرکلی ج 3 ص 1009، 1010 شود
اسماعیل بن محمد بن مصطفی، مکنی به ابوالفداء. از مفسران است. در قونیه به دنیا آمد و در دمشق بسال 1195 هجری قمری درگذشت. او راست: حاشیه بر تفسیر بیضاوی که در هفت مجلد چاپ شده است. (الاعلام زرکلی چ 1 ج 1 ص 112)
لغت نامه دهخدا

قونیطون

قونیطون
قونیطن یونانی تازی گشته افسرشاهان (تاج الملوک) از گیاهان
قونیطون
فرهنگ لغت هوشیار