جدول جو
جدول جو

معنی قوناما - جستجوی لغت در جدول جو

قوناما
دارچینی. (از فهرست مخزن الادویه)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از هونام
تصویر هونام
(پسرانه)
خوشنام، نیکنام، خوشنام، نیک نام
فرهنگ نامهای ایرانی
ورقه ای که خریدار و فروشنده در باب معامله ای می نویسند و امضا می کنند تا در مدت معیّن برای معاملۀ قطعی حاضر شوند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از قدنما
تصویر قدنما
آنچه تمام قدوبالای فرد را نشان دهد مثلاً آیینه قدنما
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از رونما
تصویر رونما
هدیه ای که هنگام دیدن روی عروس یا نوزاد می دهند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از قوام
تصویر قوام
آنکه یا آنچه چیزی به آن قایم باشد، پایه، ستون، نظام
فرهنگ فارسی عمید
آذریون و آن بیخ خاری است که به شیرازی چوبک اشنان خوانند، (برهان) (تحفۀ حکیم مؤمن) (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(قَ مِ)
گویا جمع قامسه است. (از اقرب الموارد). بلاها. (منتهی الارب). بلاها و داهیه ها. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) ، جمع واژۀ قومس. رجوع به قومس شود
لغت نامه دهخدا
و قنامیس و قنانامیس و قینیس. به یونانی شهدانج است. (فهرست مخزن الادویه)
لغت نامه دهخدا
کشور پاناما مملکتی به امریکای مرکزی به مساحت 74522 هزارگزمربع و دارای 500000 تن سکنه و مردم آنجا زبان اسپانیایی دارند و حکومت آن جمهوریست و پایتخت آن نیز بنام پاناماست و آن بندری است در کنار اقیانوس کبیر با 60000 تن سکنه و بوسیلۀ راه آهن به بندر کلن که در ساحل اقیانوس اطلس واقع است مربوط است، این کشور قبلا از منضمات مملکت کلمبی بود و از سال 1903م، ببعد مستقل گردید
لغت نامه دهخدا
قودونیا و قودونیا میلا سفرجل است. (فهرست مخزن الادویه)
لغت نامه دهخدا
به لغت یونانی خاکستر را گویند، (برهان) (آنندراج)، ماءالرماد، (فهرست مخزن الادویه)
لغت نامه دهخدا
جاورس است. (فهرست مخزن الادویه)
لغت نامه دهخدا
کمینگاه و یا گریزگاه حیوانات وحشی، (ناظم الاطباء) (از اشتینگاس)، کنام، (از اشتینگاس)
لغت نامه دهخدا
حب راسن. (از فهرست مخزن الادویه)
لغت نامه دهخدا
(قَ مِ)
جمع واژۀ قامعه. هرچه که انسان را از خواهشهای طبع و نفس و هوی ̍ برکند و بازدارد و آن عبارت از امتدادات اسمائی و تأییدات الهی است برای اهل عنایت در سیر الی اﷲ. (از تعریفات)
لغت نامه دهخدا
(قَ / قُو مَ / مِ)
عهد و پیمان نوشته. (آنندراج). سندی که فروشنده و خریدار به دلال دهند که مبیع را بفلان مبلغ بیع و شری خواهند
لغت نامه دهخدا
سوسن بستانی است. (فهرست مخزن الادویه)
لغت نامه دهخدا
شجرهالمران، خرنوب را نیز گویند، قونیون. قوانیون. مسحوقونیا، زبدالبحر. (فهرست مخزن الادویه)
لغت نامه دهخدا
اجاص است. (فهرست مخزن الادویه)
لغت نامه دهخدا
از یونانی کیناباری. رجوع به قیناباری شود
لغت نامه دهخدا
دهی است از دهستان باراندوز چای بخش حومه شهرستان ارومیه، واقع در 28هزارگزی جنوب خاوری ارومیه، آب آن از چشمه و قنات است، سکنۀ آن 317 تن، راه آن اتومبیل رو است، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
کلاه پاناما کلاه حصیری بسیار ظریف و نرم که از برگ گیاهی بنام بومباناکسا در آمریکا کنند
لغت نامه دهخدا
(پَ دَ / دِ خوَرْ / خُرْ)
آنچه بالا را بنمایاند. آنچه قد از آن دیده شود.
- آینۀ قدنما، آینه ای که تمام اندام در آن دیده شود. آینۀقدّی
لغت نامه دهخدا
تصویری از هونامی
تصویر هونامی
نیم نامی. این کلمه در طبقات انصاری نسخه نافذ پاشا آمده است
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قوامه
تصویر قوامه
سرپرستی
فرهنگ لغت هوشیار
ورقه ای که خریدار و فروشنده در باب معامله ای می نویسند و امضا می کنند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قوطوما
تصویر قوطوما
یونانی تازی گشته آذریون چوبک اشنان (گویش شیرازی) از گیاهان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اونسما
تصویر اونسما
فرانسوی زرده گند از گیاهان
فرهنگ لغت هوشیار
آنچه قد شخص را نشان دهد یا (آینه) آیینه قدنما. آیینه ای که تمام قد و بالای انسان را نشان دهد آینه قدی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رونما
تصویر رونما
((نَ یا نِ))
پول یا هدیه ای که به هنگام دیدن روی عروس یا نوزاد دهند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از قوام
تصویر قوام
پایداری
فرهنگ واژه فارسی سره
سند، قرارداد، قرارنامه، مقاوله
فرهنگ واژه مترادف متضاد
از ماه های تبری، اولین ماه تبری، آنرا
فرهنگ گویش مازندرانی
هدی های که به عروس داده شود
فرهنگ گویش مازندرانی