جدول جو
جدول جو

معنی قولنامه

قولنامه
ورقه ای که خریدار و فروشنده در باب معامله ای می نویسند و امضا می کنند تا در مدت معیّن برای معاملۀ قطعی حاضر شوند
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با قولنامه

قولنامه

قولنامه
ورقه ای که خریدار و فروشنده در باب معامله ای می نویسند و امضا می کنند
فرهنگ لغت هوشیار

قولنامه

قولنامه
عهد و پیمان نوشته. (آنندراج). سندی که فروشنده و خریدار به دلال دهند که مبیع را بفلان مبلغ بیع و شری خواهند
لغت نامه دهخدا

قول نامه

قول نامه
زباننامه سامه نامه ورقه ای که خریدار و فروشنده بیکدیگر دهند پیش از معامله قطعی تا در فاصله بین قول و معامله قطعی فروشنده مورد معامله را بدیگری نفروشد و خریدار سر موعد آن را بخرد
فرهنگ لغت هوشیار

قول نامه

قول نامه
ورقه ای که خریدار و فروشنده به یکدیگر دهند پیش از معامله قطعی تا در فاصله بین قول و معامله قطعی، فروشنده مورد معامله رابه دیگری نفروشد و خریدار سر موعد آن را بخرد
فرهنگ فارسی معین

روانامه

روانامه
فرمانی که رئیس کشوری به کنسولهای بیگانه میدهد و آنها را برای انجام ماموریت خود مجاز مینماید
فرهنگ لغت هوشیار