جدول جو
جدول جو

معنی قوقوسی - جستجوی لغت در جدول جو

قوقوسی
در تداول، یک تکه از انار پوست کنده، چون لفظ فارسی است با غین صحیح است، (فرهنگ نظام)، ققسی، رجوع به ققسی شود
لغت نامه دهخدا
قوقوسی
ققسی بنگرید به ققسی
تصویری از قوقوسی
تصویر قوقوسی
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از ناقوسی
تصویر ناقوسی
از الحان سی گانۀ باربد، برای مثال چو ناقوسیّ و اورنگی زدی ساز / شدی اورنگ چون ناقوس از آواز (نظامی۱۴ - ۱۷۹)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از قالوسی
تصویر قالوسی
قالوس، برای مثال برزند نارو بر سرو سهی، سرو سهی / برزند بلبل بر تارک گل قالوسی (منوچهری - ۱۳۰)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از قرقوبی
تصویر قرقوبی
نوعی پارچه که در قرقوب بافته می شده، برای مثال از جام می روشن وز زیروبم مطرب / از دیبۀ قرقوبی وز نافۀ تاتاری (منوچهری - ۱۱۵)، ز قرقوبی به صحراها فروافکنده بالشها / ز بوقلمون به وادی ها فروافکنده بسترها (منوچهری - ۳)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از قونوی
تصویر قونوی
قونیوی، از مردم قونیه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از روبوسی
تصویر روبوسی
بوسیدن صورت یکدیگر برای آشتی، تجدید دیدار، اظهار محبت و مانند آن
روبوسی کردن: بوسه زدن بر روی کسی، بوسیدن رخسار یکدیگر
فرهنگ فارسی عمید
(قُ)
نسبت است به قردوس. رجوع به قردوس شود
لغت نامه دهخدا
قصبه ای است 26هزار گز در 18هزار گز از قریۀ شاه آباد تا شاه ابوالقاسم، هوایش معتدل است، محصول عمده آن غلات، برنج، پنبه و نخود، جمعیت آن بالغ بر ده هزار تن میشود، این بلوک فقط مقر تابستانی اعراب است و مرکز آن قازیان است، (از جغرافیای غرب ایران ص 114)
لغت نامه دهخدا
ققنس، (برهان) (آنندراج)، رجوع به ققنس شود
لغت نامه دهخدا
صعتر بری است. (فهرست مخزن الادویه)
لغت نامه دهخدا
(قُ)
سعد. قاتل قتیبه بن مسلم است. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
منسوب به قابوس، احمد بن ابراهیم سهل، مکنی به ابی شجاع، ابوالفضل محمد بن طاهر مقدسی گوید که از قابوسی پرسیدم درباره این لقب (قابوسی) گفت من از فرزندان قابوسم، (سمعانی)
لغت نامه دهخدا
(پُ تُ)
شهر مرکزی ایالتی به همین نام در جمهوری بلیوی از آمریکای جنوبی. عرض جنوبی این شهر19 درجه و 35 دقیقه و طول غربی 67 درجه است و ارتفاع آن از سطح دریا به 4160 گز میرسد. دارای 30000 تن سکنه و معادن نقره و قلعی آن مشهور است. موقع آن ناهموار و غیرمستوی و کوچه ها غیرمنتظم و هوایش سریعالتحوّل است، ایالتی در بلیوی که از طرف مشرق به ایالت شارکاس و از سوی شمال به ایالت اورورو و کوشامبه و از جهت جنوب با جمهوری آرژانتین و از جانب مغرب به اقیانوس کبیر محاط و محدود است و مساحت سطح آن 140631 هزار گز مربع است. کوههای بلند، معادن نقره، آبهای معدنی و دریاچه های شور دارد
لغت نامه دهخدا
پارچۀ مدور و بزینت که بر روی قوری فکنند تا چای زود دم کشد، (یادداشت بخط مؤلف)
لغت نامه دهخدا
عمل بوسیدن روی، رجوع به روبوسی کردن و بوسیدن شود
لغت نامه دهخدا
(کُ لَ)
شهری از شهرهای فریجیه و برتلی قریب به نقطۀ اتصال رود کیلوس و میندر و نزدیک شهرهای ’هیراپولیس’ و ’لاودکیه’ واقع بود. (از قاموس کتاب مقدس)
لغت نامه دهخدا
نام نوائی است از موسیقی، (انجمن آرا) (برهان قاطع) (ناظم الاطباء)،
نام لحن بیست و ششم است از سی لحن باربد، (برهان قاطع) (فرهنگ نظام) (ناظم الاطباء)، و آن را از صدای ناقوس ترسایان اقتباس کرده اند و آن را صوت ناقوس گویند، (انجمن آرا) (آنندراج)، در فهرستی که نظامی از الحان باربدی در خسرو و شیرین آورده، ششمین لحن است:
چو ناقوسی بر اورنگ آمدی باز
شدی اورنگ چون ناقوس زآواز،
(از حاشیۀ برهان قاطع چ معین)،
چون صفیری بزند کبک دری در هزمان
بزند لقلقه بر کنگره بر ناقوسی،
منوچهری
لغت نامه دهخدا
خنثی، (فهرست مخزن الادویه)، رجوع به قوبروس شود
قرنوس، طحلب را نامند، (فهرست مخزن الادویه)
لغت نامه دهخدا
جغد. (فهرست مخزن الادویه)
لغت نامه دهخدا
منسوب است به موضعی قالوس نام، (نوای ...) نوائی است از موسیقی:
بزند نازو بر سرو سهی سرو سهی
بزند بلبل بر تارک گل قالوسی،
منوچهری
لغت نامه دهخدا
تصویری از دوقوس
تصویر دوقوس
یونانی تخم زردک تخم خرس گیا از گیاهان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قاقوس
تصویر قاقوس
یونانی مچک مژو (عدس)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قدوسی
تصویر قدوسی
اشویی پاکیزه منسوب به قدوس ملکوتی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ناقوسی
تصویر ناقوسی
ششم از سی آوای باربد منسوب به ناقوس
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قوقنوس
تصویر قوقنوس
ققنس بنگرید به ققنس
فرهنگ لغت هوشیار
پارسی تازی گشته غرغوبی دیبایا دیبه ای که درگسکرگیلان می بافته اند منسوب به قرقوب از مرم قرقوب، ساخته و پرداخته قرقوب، نوعی پارچه که در قرقوب می بافتند و از آنجا در دیگر بلاد عراقی عرب رواج یافت: از جام می روشن وز زیر و بم مطرب از دیبه قرقوبی و زنافه تاتاری
فرهنگ لغت هوشیار
غالوسی چالوسی نوایی در خنیای باستانی ایران منسوب به قالوس، نوایی است از موسیقی قدم: بزند نار و بر سر و سهی سرو سهی بزندبلبل بر تارک گل قاموسی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دوقولی
تصویر دوقولی
دو زبانی دروغبافی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قونوی
تصویر قونوی
منسوب به قونیه از مردم قونیه: صدر الدین قونوی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ناقوسی
تصویر ناقوسی
نام لحن بیست و ششم از سی لحن باربد
فرهنگ فارسی معین
تصویری از قوقسی
تصویر قوقسی
((قُ قُ))
ققسی، هر یک از برچه های میوه انار را گویند که به وسیله پرده نازک سفید رنگ سلولزی احاطه شده و از برچه مجاور مجزا شده است و حاوی دانه های انار است، یک تکه انار پوست کنده
فرهنگ فارسی معین
مصافحه
فرهنگ واژه مترادف متضاد
از سر بیکاری با چیزی ور رفتن
فرهنگ گویش مازندرانی
کنایه از کامل، تمامی
فرهنگ گویش مازندرانی