جمع واژۀ قافیه، پشت گردن، پس گردن، آخر چیزی، در علوم ادبی یک مصوت یا رشته ای از چند صامت و مصوت که در آخرین کلمۀ ابیات یک قطعه شعر یا در آخرین کلمۀ مصراع های یک بیت تکرار شود، ولی این تکرار، تکرار یک کلمه با معنی واحد نباشد مانند «ﺴﺖ» و یا « ر»، پساوند، سرواده، در بیت اخیر کلمۀ «دارد» ردیف است
جمعِ واژۀ قافیه، پشت گردن، پس گردن، آخر چیزی، در علوم ادبی یک مصوت یا رشته ای از چند صامت و مصوت که در آخرین کلمۀ ابیات یک قطعه شعر یا در آخرین کلمۀ مصراع های یک بیت تکرار شود، ولی این تکرار، تکرار یک کلمه با معنی واحد نباشد مانند «ﺴَﺖ» و یا « َر»، پساوند، سرواده، در بیت اخیر کلمۀ «دارد» ردیف است
کوهی کهستانی (کهستان قهستان تازی گشته) منسوب به قهستان، نوعی از قماش و جامه که باحتمال قوی از پنبه ساخته می شده و ظاهرا بایداز کرباس لطیف مشبک باشد که هنوز هم در حدود طبس می بافند و آن را تودار (تابدار) نامند. و مردم دهشک از توابع طبس در ساخت این قسم تخصص دارند دلیل این مطلب آنست که اصطخری می گوید از قهستان کرباس صادر می شود
کوهی کهستانی (کهستان قهستان تازی گشته) منسوب به قهستان، نوعی از قماش و جامه که باحتمال قوی از پنبه ساخته می شده و ظاهرا بایداز کرباس لطیف مشبک باشد که هنوز هم در حدود طبس می بافند و آن را تودار (تابدار) نامند. و مردم دهشک از توابع طبس در ساخت این قسم تخصص دارند دلیل این مطلب آنست که اصطخری می گوید از قهستان کرباس صادر می شود