- قه
- خنده بلند، خوشخندی
معنی قه - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
خشونت آمیز، پرخاشگرانه
پرخاش، خشم
عقب، بازگشت به عقب، پس پس رفتن
ظرفی که در آن قهوه می جوشانند
خندۀ شدید، خندۀ بلند و پرصدا، قهقه
قهقهه زدن: به آواز بلند خندیدن
قهقهه زدن: به آواز بلند خندیدن
فنجان کوچکی که با آن قهوه می آشامند
ظرفی که از آن قهوۀ جوشیده در فنجان بریزند
کسی که در ورزش، مبارزه یا جنگ، موفقیت به دست آورده است، در ورزش تیمی که در یک دوره از مسابقات به مقام اول رسیده است، پهلوان، شخصیت اصلی داستان، وکیل، امین دخل و خرج، نگه دارنده
کسی که در قهوه خانه قهوه و چای برای فروش آماده می کند
متبحر، حرفه ای، قوی، از نام های باری تعالی، چیره، غالب، انتقام گیر
جایی که در آن قهوه و چای دم کرده برای فروش آماده می شود
مقابل آشتی، خدشه دار شدن پیوند دوستی دو نفر که موجب ترک گفتگو می شود، دارای رابطۀ خدشه دار شده
غضب، خشم، کین مثلاً قهر و غضب
ظلم، ستم، جور
چیرگی
عقوبت، آزار، تنبیه
در تصوف تسلط خداوند بر بنده
قهر کردن: با کسی ترک معاشرت کردن و سخن نگفتن با او، خشمگین شدن، مقهور کردن
غضب، خشم، کین مثلاً قهر و غضب
ظلم، ستم، جور
چیرگی
عقوبت، آزار، تنبیه
در تصوف تسلط خداوند بر بنده
قهر کردن: با کسی ترک معاشرت کردن و سخن نگفتن با او، خشمگین شدن، مقهور کردن
قهرمان، آنکه در ورزش، مبارزه یا جنگ، موفقیت به دست آورده است، در ورزش تیمی که در یک دوره از مسابقات به مقام اول رسیده است، پهلوان، شخصیت اصلی داستان، وکیل، امین دخل و خرج، نگه دارنده
از ریشه پارسی کژ ابریشم پست پارچه یابریشمی پست کژی کژیک برکنده
بنکی از رنگها
بنکدان
بنکخوری
بنکخانه
بنکخانه دار
بنک گر
بنکی از رنگها
رنگ قهوه. توضیح از رنگهای فرعی است و آن ترکیبی است از قرمز و سیاه. رنگ قهوه یی مورد مصرف در قالی بافی را از پوست گردو پوست انار و مازو تهیه می کنند
قهوه زهردار که سلاطین قاجار برای کشتن بکسی می دادند: بمیرزا حسن خان قاجار سپهسالار ناصر الدین شاه قهوه قجری دادند
ظرفی که از آن به فنجان قهوه ریزند
ظروفی که برای نوشیدن قهوه بکار رود از استکان نعلبکی قنددان و غیره
جایی که قهوه و چای دم کنند و فروشند: بر در قهوه خانه مردی چند راهداری و رهنوردی چند، اداره ای که در عهد قاجارکه در آن چای و قهوه آماده می کردند: قهوه - خانه مبارکه (دربار ناصر الدین شاه) یا قهوه خانه قنبب. جایی که در آن رعایت مقررات نمی شود
شغل و عمل قهوه چی: خواجه کاوس بساط قهوه چی گری را برچید و پولها را برداشت
رئیس قهوه چیاندولتی رئیس قهوه خانه: حسنخان قهوه چی باشی
کسی که در قهوه خانه قهوه و چای جهت فروش آماده سازد
بنکجوش ظرفی که در آن قهوه را دم کنند و جوش آورند
رنگ قهوه ای رنگی شبیه به قهوه برشته
بنک زهردار ابزاری برای کشتن در زمان قاجاریان