سویق مقنود، پست قندآمیخته. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). قندزده. قندریخته. مقنّد. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) :
یا حبذاالکعک بلحم مثرود
و خشکنان مع سویق مقنود.
(از المعرب جوالیقی ص 261)
سویق مقنود، پِسْت ِ قندآمیخته. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). قندزده. قندریخته. مُقَنَّد. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) :
یا حبذاالکعک بلحم مثرود
و خشکنان مع سویق مقنود.
(از المعرب جوالیقی ص 261)