- قنوت
دعایی که در رکعت دوم نماز پس از حمد و سوره، با دست های رو به صورت خوانده می شود، خواندن دعا
معنی قنوت - جستجوی لغت در جدول جو
- قنوت (رَطْءْ)
فرمانبرداری کردن. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد). و از این معنی است قول خداوند تعالی: القانتین و القانتات. (منتهی الارب) ، خاموش بودن. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد). سکوت کردن، بازماندن در سخن. (منتهی الارب). امساک در کلام. (از اقرب الموارد) ، ایستادن در نماز. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد). و بهمین معنی است حدیث: افضل الصلوه طول القنوت. (منتهی الارب) ، دعا کردن، ذلیل و خوار شدن: قنت له، ذل. (از اقرب الموارد)
- قنوت
فرمانبرداری کردن، امساک در کلام، دعا بعد از قیام و قرائت در رکعت دوم نماز
- قنوت ((قُ))
تواضع، فرمان برداری، قیام در نماز
- قنوت
خواندن قنوت در خواب، مردم مصلح را روا شدن حاجت باشد و گشایش کارهای دینی از بزرگان - جابر مغربی
اگر بیند که دعای قنون خواند، دلیل که حاجتش روا شود و مردم ثنای او گویند. محمد بن سیرین
اگر بیند که دعای قنون خواند، دلیل که حاجتش روا شود و مردم ثنای او گویند. محمد بن سیرین
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
قنات ها، مجاری کم شیب که برای جاری شدن آب در زیر زمین حفر می کنند، کاریزها، جمع واژۀ قنات
پسری، فرزند خواندگی پسری، پسر خواندگی. یا اضافه بنوت. اضافه نام پسر یا نوه بنام پدر یا جد: محمود سبکتگین ابوعلی سینا
ورزش، گوسبند دوشیدنی، خوشه، گله داشتن بی هنباز قناه قنات بنگرید به قناه
جمع قناه، از ریشه پارسی کنادها کاریزها، جمع قناه، نیزه ها جمع قنات کاریزها: در دره باغات و عمارات و قنوات
قانع بنگرید به قانع قناعه بنگرید به قناعه و آز، خاکبوسی درخواست خاکسارانه قانع
به حفره که در زیر زمین جهت جاری شدن آب حفر نمایند قنات گویند و بیشتر در قدیم معمول بوده
ترکی ک ارده کبیده مخلوط آرد با حبوبات بو داده با شیرینی خشک نرمه آرد نخودچی که با قند مخلوط کنند پست سویق
ترکی ترپک هلناک آب کشک جوشیده ترف (گویش نایینی) ترکی ترپک هلناک آب کشک جوشیده ترف (گویش نایینی) ترکی پینوک چیزی است که از دوغ بدست آید و آن چنین است که دوغ را جوش دهند تا بسته شود باز بدست بر هم زنند تا ترشتر گردد پینو
((قُ))
فرهنگ فارسی معین
چیزی است که از دوغ به دست آید و آن چنین است که دوغ را جوش دهند تا بسته شود، باز به دست بر هم زنند تا ترش تر گردد
