جدول جو
جدول جو

معنی قلید - جستجوی لغت در جدول جو

قلید
دارشیشعان است. (فهرست مخزن الادویه)
لغت نامه دهخدا
قلید
(قِلْ لی)
گنجینه. (منتهی الارب) (اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
قلید
تابیده تاب داده شده ریسمان از برگ خرما
تصویری از قلید
تصویر قلید
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از قلیدن
تصویر قلیدن
قل زدن، جوشیدن آب یا مایع دیگر در دیگ یا در جایی که حباب هایی در سطح آن به حرکت آید،
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تقلید
تصویر تقلید
از روی کار دیگری کاری انجام دادن، در فقه در امور شرعی و عبادات از مجتهدی پیروی کردن، گردن بند به گردن انداختن، کاری به عهدۀ کسی انداختن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اقلید
تصویر اقلید
کلید، وسیله ای فلزی برای باز کردن قفل
فرهنگ فارسی عمید
معروف به ’مهدی للضالین’ از اطباء مشهور یونان است. عیون الانباء او را در شمارپزشکانی که در دورۀ میان بقراط و جالینوس زندگی میکرده اند نام برده است. (عیون الانباء ج 1 صص 35-36)
لغت نامه دهخدا
(قُ دُ)
مخفف اقلیدس است و آن نام مصنف کتاب اقلیدس هست که در این زمان به تحریر اقلیدس مشهور است. (برهان). نام فیلسوفی از یونان. (ابن الندیم) :
فرائض ورز و سنت جوی و اصل آموز و مذهب خوان
مجسطی چیست و اشکالش قلیدس کیست و اقرانش.
خاقانی.
رجوع به اقلیدس شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از اقلید
تصویر اقلید
کلید
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تقلید
تصویر تقلید
متابعت و اقتدا و پیروی کسی بی دریافت حقیقت آن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تقلید
تصویر تقلید
((تَ))
گردن بند به گردن انداختن، پیروی کردن، کار به عهده کسی گذاشتن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تقلید
تصویر تقلید
پیروی، دنباله روی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از تقلید
تصویر تقلید
تقليدٌ
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از تقلید
تصویر تقلید
Imitation, Impersonation
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از تقلید
تصویر تقلید
imitation, usurpation d'identité
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از تقلید
تصویر تقلید
имитация , подражание
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از تقلید
تصویر تقلید
חִקוּי , הִתְחַזּוּת
دیکشنری فارسی به عبری
شبیه سازی، تقلید
دیکشنری اردو به فارسی
تصویری از تقلید
تصویر تقلید
نقل
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از تقلید
تصویر تقلید
অনুকরণ , অনুকরণ
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از تقلید
تصویر تقلید
kuiga
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از تقلید
تصویر تقلید
모방 , 흉내 내기
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از تقلید
تصویر تقلید
模倣 , なりすまし
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از تقلید
تصویر تقلید
tiruan, peniruan
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از تقلید
تصویر تقلید
नकल , प्रतिरूपण
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از تقلید
تصویر تقلید
Nachahmung
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از تقلید
تصویر تقلید
การเลียนแบบ
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از تقلید
تصویر تقلید
imitatie
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از تقلید
تصویر تقلید
imitación, suplantación
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از تقلید
تصویر تقلید
imitazione, personificazione
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از تقلید
تصویر تقلید
imitação, personificação
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از تقلید
تصویر تقلید
imitacja, podszywanie się
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از تقلید
تصویر تقلید
імітація , наслідування
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از تقلید
تصویر تقلید
模仿
دیکشنری فارسی به چینی