جدول جو
جدول جو

معنی قلی - جستجوی لغت در جدول جو

قلی
(پسرانه)
غلام، بنده، به صورت پسوند همراه با بعضی نامها می آید و نام جدید می سازد مانند حسینقلی، حسنقلی
تصویری از قلی
تصویر قلی
فرهنگ نامهای ایرانی
قلی
ترکی بنده برده اشنان از گیاهان، آب اشنان، توسری زدن، بریان کردن چکاد سرکوه، تارک تارک سر اشنان از گیاهان، آب اشنان، توسری زدن، بریان کردن قلیا بنگرید به قلیا لوبیای دریایی. خاکستری که از سوخته حمض گیرند قلیا. توضیح این کلمه در عربی آمده و از عربی وارد زبانهای اروپایی شده
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از بقلی
تصویر بقلی
منسوب به بقل فروشنده بقل، گروهی بدین نام شهرت دارند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اقلی
تصویر اقلی
ترکی پسر بچه پسرک ریتک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تقلی
تصویر تقلی
دشمنی نمودن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از صقلی
تصویر صقلی
منسوب به صقلیه از مردم صقلیه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عقلی
تصویر عقلی
مبتنی بر عقل، ویژگی آنچه ادراک آن با قوۀ عقل صورت می گیرد
فرهنگ فارسی عمید
خردیک خردی منسوب به عقل. یا دلیل عقلی. برهانی که مبنای آن بر استدلال عقلی باشد مقابل دلیل نقلی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تقلی
تصویر تقلی
((تُ))
گوسفند شش ماهه
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تقلی
تصویر تقلی
بره، گوسفند شش ماهه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از قلیه پوتی
تصویر قلیه پوتی
نوعی خوراک که از جگر گوسفند تهیه می شود
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از قلیه
تصویر قلیه
غذایی که از گوشت، میگو و ماهی یا چیزهای دیگر تهیه می شود، پاره و تکه گوشت
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از قلیان
تصویر قلیان
وسیله ای برای دود کردن تنباکو مرکب از سر قلیان، بادگیر فلزی، میانۀ چوبی، میلاب، نی یا نی پیچ و مخزن آب
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از قلیب
تصویر قلیب
چاه، گودال استوانه ای شکلی که برای رسیدن به آب و نفت یا ریختن فاضلاب در زمین حفر می کنند، بئر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از قلیهخوار
تصویر قلیهخوار
غلتبان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قلیهپتی
تصویر قلیهپتی
جغور بغور جیر و ویر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قلیه سغدی
تصویر قلیه سغدی
بریانی سغدی از گوشت و چربی و روده و تخم مرغ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قلیه حوینج
تصویر قلیه حوینج
قلیه از گوشت و انگبین و زردک و مرغانه تفشله تفشیله
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قلیه جگر
تصویر قلیه جگر
پوت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قلیه بادنجان
تصویر قلیه بادنجان
تواهه تباهه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قلیه
تصویر قلیه
گوشتی که در روغن میان دیگ بریان کرده نانخورش سازند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قلیمیا
تصویر قلیمیا
اقلیمیا بنگرید به اقلیمیا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قلیله
تصویر قلیله
مونث قلیل و همه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قلیلون
تصویر قلیلون
جمع قلیل، ازریشه سریانی سوتام هااندک ها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قلیلج
تصویر قلیلج
ترکی ک شمشیرکند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قلیل الحرکه
تصویر قلیل الحرکه
کم جنب کم حرکت کم جنبش: مفصل قلیل الحرکه مقابل کثیرا الحرکه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قلیل الجدوی
تصویر قلیل الجدوی
کم سود کم بخشش کم سودی کم بخشش
فرهنگ لغت هوشیار
سریانی تازی گشته سوتام آنچه کردست و آنچه خواهدکرد سختم اندک نماید و سوتام (فرخی) اندک کم، کوتاه و لاغر کم مایه کم مایه کم سرمایه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قلیل الاستعمال
تصویر قلیل الاستعمال
کم کاربرد کم استعمال نادر الاستعمال مقابل کثیرالاستعمال
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قلیل
تصویر قلیل
کم و اندک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قلیف
تصویر قلیف
خم خرما، خم بازشده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قلیعی
تصویر قلیعی
مرغ ابلک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قلیص
تصویر قلیص
بسیار، آب بالا آمده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قلیس
تصویر قلیس
زفت: مرد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قلید
تصویر قلید
تابیده تاب داده شده ریسمان از برگ خرما
فرهنگ لغت هوشیار