- قلدر
- مرد پرزور، گردن کلفت و خودسر
معنی قلدر - جستجوی لغت در جدول جو
- قلدر
- خشن و تنومند، گردن کلفت، زورمند
- قلدر ((قُ دُ))
- قوی، گردن کلفت
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
توانا، توانمند، نیرومند
(پسرانه)
فرهنگ نامهای ایرانی
هر یک از افراد قلندریه، فرقه ای از صوفی که به دنیا بی توجه و نسبت به آداب و رسوم بی قید بوده اند
باقدرت، توانا، نیرومند
مجرد، بی قید و از دنیاگذشته، درویش
توانا، با قدرت، مقتدر، نامی از نامهای خدایتعالی
در تداول، مرد قوی هیکل و زورمند
دردماست کشک ک، خرما، کاسه کوچک
زشت پیکر ناخوش دیدار
بلند بالا
Capable
capaz
fähig
zdolny
способный
здатний
capable
capace
in staat
सक्षम
قادرٌ
능력 있는
מסוגל
yetenekli
uwezo
สามารถ