- قلائد
- جمع قلیه، تواهه ها بنگرید به قلیه قلاید در فارسی، جمع قلاده، گردنبندها قلاده گردن بند ها گلوبندها: و فراید قلاید رشید الدین و طواط که گوش و گردن آفاق بدان متحلی است. . ، جمع قلاده
معنی قلائد - جستجوی لغت در جدول جو
- قلائد ((قَ ئِ))
- جمع قلاده
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
قلاده ها، گردن بندها و گلوبندهای سگ و برخی جانوران دیگر، واحد شمارش برخی جانوران مثلاً دو قلاده یوزپلنگ، جمع واژۀ قلاده
جمع قصیده، شعر
جمع قلیل، اندک ها کم ها
جمع قلوس، ماده اشتران
قلاده گردن بند ها گلوبندها: و فراید قلاید رشید الدین و طواط که گوش و گردن آفاق بدان متحلی است
جلودار، پیشوا، سردار، فرمانده سپاه
پیشوا، رهبر، راهبر، پیشرو، عصاکش، جلودار، سردار
رشته سیمین تار رویین که بر حلقه گوشواره و حلقه بینی شتر پیچند
شاهخان ها شاه بیت ها شاهبافت ها
شعر هایی که از جهت نیکویی جاویدان باشند و از خاطره ها محو نشوند
شعرهایی که از جهت خوبی همیشه باقی و محفوظ بماند و فراموش نشود