ملخ که هنوز پر راست نکرده باشد. (منتهی الارب) (اقرب الموارد) ، آن صید که از پس درآید. (مهذب الاسماء). آهو و پرنده که از پشت سر آید و بدان تطیر زنند، و این خلاف نطیح است. (اقرب الموارد) ، پدر. گویند: قعیدک لاتفعلن، ای بأبیک. (منتهی الارب) (اقرب الموارد) ، همنشین. (منتهی الارب) (مهذب الاسماء). مقاعد به معنی مجالس. (اقرب الموارد) ، حافظ. برای واحد و جمع و مذکر و مؤنث. (اقرب الموارد) : قعیدا کل امر، ای حافظاه عن الیمین و الشمال. (اقرب الموارد). هر یک از دو ملک بر چپ و راست آدمی. (مهذب الاسماء) ، قعیدک اﷲ،کلمه استعطاف است مانند قعدک اﷲ و به همان معنی. (منتهی الارب) (اقرب الموارد). رجوع به قعدک اﷲ شود. - قعیدالنسب، ای قریب الاّباء الی الجد. (اقرب الموارد) (منتهی الارب)
ملخ که هنوز پر راست نکرده باشد. (منتهی الارب) (اقرب الموارد) ، آن صید که از پس درآید. (مهذب الاسماء). آهو و پرنده که از پشت سر آید و بدان تطیر زنند، و این خلاف نطیح است. (اقرب الموارد) ، پدر. گویند: قعیدک لاتفعلن، ای بأبیک. (منتهی الارب) (اقرب الموارد) ، همنشین. (منتهی الارب) (مهذب الاسماء). مُقاعد به معنی مُجالس. (اقرب الموارد) ، حافظ. برای واحد و جمع و مذکر و مؤنث. (اقرب الموارد) : قعیدا کل امر، ای حافظاه عن الیمین و الشمال. (اقرب الموارد). هر یک از دو مَلَک بر چپ و راست آدمی. (مهذب الاسماء) ، قعیدک اﷲ،کلمه استعطاف است مانند قعدک اﷲ و به همان معنی. (منتهی الارب) (اقرب الموارد). رجوع به قعدک اﷲ شود. - قعیدالنسب، ای قریب الاَّباء الی الجد. (اقرب الموارد) (منتهی الارب)
مغزپز، خشکه گوشت، چوبدستی، کوهان فربه درشتر، نیزه شکسته، چغامه از راه چغانه ای توبی ساز وز وزن چغامه ای توبی راه (شهید) نیزه شکسته، قصیده، شعر پاکیزه و نیکو، گوشت خشک، استخوان با مغز
مغزپز، خشکه گوشت، چوبدستی، کوهان فربه درشتر، نیزه شکسته، چغامه از راه چغانه ای توبی ساز وز وزن چغامه ای توبی راه (شهید) نیزه شکسته، قصیده، شعر پاکیزه و نیکو، گوشت خشک، استخوان با مغز
فریز نمکسود گوشت کفانیده و به درازا بریده، جامه کهنه گوشت کفانیده پاره کرده یا بدرازا بریده خشک کرده. توضیح در بعض دیه های ایران و ترکستان و افغانستان مرسوم است که تیرماه و دی ماه گوسفندان پرواری بکشند و در زمستان در وقت باریدن برف و باران از گوشت آنها خورشهای مخصوص سازند
فریز نمکسود گوشت کفانیده و به درازا بریده، جامه کهنه گوشت کفانیده پاره کرده یا بدرازا بریده خشک کرده. توضیح در بعض دیه های ایران و ترکستان و افغانستان مرسوم است که تیرماه و دی ماه گوسفندان پرواری بکشند و در زمستان در وقت باریدن برف و باران از گوشت آنها خورشهای مخصوص سازند