جدول جو
جدول جو

معنی قطوف - جستجوی لغت در جدول جو

قطوف
قطف ها، چیدن میوه ها، جمع واژۀ قطف
تصویری از قطوف
تصویر قطوف
فرهنگ فارسی عمید
قطوف
جمع قطف، خراش ها جمع قطف خراشها
تصویری از قطوف
تصویر قطوف
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

چیده چیده شده، فعولن چون از مفاعلتن خیزد آنرا مقطوف خوانند وسبب آنکه بدین زحاف از این جزو دو حرف و دو حرکت افتاده است آنرا به قطف (ثمار) تشبیه کردند (المعجم. چا. دانشگاه . 74)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مقطوف
تصویر مقطوف
((مَ))
چیده شده، در علم عروض «فعولن» چون از «مفاعلن» خیزد، آن را مقطوف خوانند و سبب آن که بدین زحاف از این جزو دو حرف و دو حرکت افتاده است آن را به قطف (ثمار) تشبیه کردند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مقطوف
تصویر مقطوف
چیده شده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تطوف
تصویر تطوف
گردنگشت گردگری چرخ زدن طواف کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عطوف
تصویر عطوف
مهربان، مشفق، نیکوکار
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تطوف
تصویر تطوف
طواف کردن، گرد چیزی گردیدن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از عطوف
تصویر عطوف
میل کردن به سوی چیزی، مهربانی کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از قطور
تصویر قطور
ضخیم، چیزی که دارای کلفتی و قطر بسیار باشد، ابر پرباران
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از عطوف
تصویر عطوف
مهربانی، عاطف، مشفق، مهربان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قذوف
تصویر قذوف
شهر دور، دشت دور، دور افکن کمان
فرهنگ لغت هوشیار
زمان میوه چینی هنگام درو، گام تنگ، جمع فطف، میوه ها چیده خوشه ها چیده اوان چیدن میوه، چیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قصوف
تصویر قصوف
باده گساری خوشگذرانی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قطون
تصویر قطون
ماندن جای گرفتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قطوع
تصویر قطوع
پیوند گسل
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قطوط
تصویر قطوط
جمع قط، گربگان گربه ها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قطور
تصویر قطور
دارای کلفتی و قطر بسیار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قطوب
تصویر قطوب
ترشرویی ترشرو و رمن (قطب) میخان، سالاران
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مطوف
تصویر مطوف
طواف دهنده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تطوف
تصویر تطوف
((تَ طَ وُّ))
طواف کردن، چرخ زدن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از عطوف
تصویر عطوف
((عَ))
مهربان، مشفق
فرهنگ فارسی معین
تصویری از قطور
تصویر قطور
((قَ))
هر چیز ضخیم و کلفت
فرهنگ فارسی معین
تصویری از قطاف
تصویر قطاف
((قِ))
هنگام چیدن میوه
فرهنگ فارسی معین
تصویری از قطف
تصویر قطف
سلمه، گیاهی بیابانی و خودرو دارای ساقۀ کوتاه و برگ های بیضی شکل مانند اسفناج که در پختن بورانی و آش به کار می رود، سرمک، سرمج، سرمق، اسفناج رومی،
نوعی درخت کوهی که دارای چوب سخت است
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از قطف
تصویر قطف
در علم عروض اسقاط سبب خفیف از آخر رکن چنان که از مفاعلتن مفاعل باقی بماند و نقل به فعولن شود، چیدن میوه
فرهنگ فارسی عمید
پیرا گردی، گشت، کلک چوب و نی که بر هم بندند و مشکی چند بر باد کرده بر آن نهند و بر آن نشسته از آب بگذرند، دیواره، شبگرد پارسی است توف زن پیر و شکسته دور چیزی گشتن گرداگرد گردیدن، طواف گشت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قطو
تصویر قطو
گرانرفتاری، پروازکردن به جای گام برداشتن ازخوشی وسرمستی سبکروی
فرهنگ لغت هوشیار
خراش، خراشیدگی، انگورچینی، چیدن چیده میوه چیده، خوشه انگور نشان، سلمه سرمه از گیاهان چیدن (میوه)، خراشیدن، کندن چیزی، ساکن گردانیدن لام مفاعلتن و مفاعیلن بجای آن نهادن، خراش، جمع قطوف. سلمه. یا قطف ابیض 0 سلمه 0 یا قطف بحری 0 قره پازی 0 یا قطف بری 0 سلمه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قوف
تصویر قوف
بالای گوش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از طوف
تصویر طوف
((طُ))
گرد چیزی گشتن، گردش، گشت
فرهنگ فارسی معین
تصویری از قطف
تصویر قطف
((قَ طْ))
چیدن، کندن، خراشیدن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از قطف
تصویر قطف
گیاهی است از تیره اسفناجیان یکساله و علفی که گل هایش منظم و کاملند و جزو سبزی های صحرایی در آش و غذاهای مختلف مصرف می شود. دانه اش قی آور است، سرمه،، سرمج، سرمق
فرهنگ فارسی معین
تصویری از طوف
تصویر طوف
طواف، دور کعبه گشتن، گرد چیزی گشتن، پیرامون چیزی گشتن، دور زدن
فرهنگ فارسی عمید