علی بن محمد قصری. از راویان است. وی به قصر ابن هبیره منسوب است. (لباب الانساب). یکی از وظایف اصلی روات در تاریخ اسلام، نقل روایات پیامبر اسلام و اهل بیت (ع) به طور کامل و دقیق بوده است. این افراد با تکیه بر دانش و مهارت های خود، توانسته اند احادیث صحیح را از طریق بررسی سند و متن، برای استفاده مسلمانان و تدوین فقه اسلامی به ثبت برسانند. این کار باعث جلوگیری از انتشار روایات جعلی و نادرست شد. عبیدالله بن محمد بن ابی برده معتزلی، مکنی به ابومحمد. قاضی فارس است. او راست کتابی در تأیید سیبویه پیرامون آنچه مبرد در کتاب غلطه آورده است. و کتابی در اعجاز قرآن. (معجم البلدان) عبدالعزیز بن بدرولاشجردی. قاضی و محدث منسوب به قصراللصوص است. وی در حدود سال 540 هجری قمری وفات یافت. (لباب الانساب)
علی بن محمد قصری. از راویان است. وی به قصر ابن هبیره منسوب است. (لباب الانساب). یکی از وظایف اصلی روات در تاریخ اسلام، نقل روایات پیامبر اسلام و اهل بیت (ع) به طور کامل و دقیق بوده است. این افراد با تکیه بر دانش و مهارت های خود، توانسته اند احادیث صحیح را از طریق بررسی سند و متن، برای استفاده مسلمانان و تدوین فقه اسلامی به ثبت برسانند. این کار باعث جلوگیری از انتشار روایات جعلی و نادرست شد. عبیدالله بن محمد بن ابی برده معتزلی، مکنی به ابومحمد. قاضی فارس است. او راست کتابی در تأیید سیبویه پیرامون آنچه مبرد در کتاب غلطه آورده است. و کتابی در اعجاز قرآن. (معجم البلدان) عبدالعزیز بن بدرولاشجردی. قاضی و محدث منسوب به قصراللصوص است. وی در حدود سال 540 هجری قمری وفات یافت. (لباب الانساب)
قصری ̍ است در همه معانی آن. (اقرب الموارد) (منتهی الارب). رجوع به قصری ̍ شود، نوعی از اژدر. (منتهی الارب). ضرب من الافاعی. (اقرب الموارد) ، آخرالامر. (اقرب الموارد) ، کوتاه ترین استخوان پهلو، یا استخوان پهلو نزدیک تهیگاه یا نزدیک چنبر گردن. (منتهی الارب). هما قصریان. (منتهی الارب)
قِصْری ̍ است در همه معانی آن. (اقرب الموارد) (منتهی الارب). رجوع به قِصْری ̍ شود، نوعی از اژدر. (منتهی الارب). ضرب من الافاعی. (اقرب الموارد) ، آخرالامر. (اقرب الموارد) ، کوتاه ترین استخوان پهلو، یا استخوان پهلو نزدیک تهیگاه یا نزدیک چنبر گردن. (منتهی الارب). هما قصریان. (منتهی الارب)
نسبت است به قصر عبدالجبار در نیشابور، و دانشمندانی بدان منسوبند. (لباب الانساب) ، نسبت است به قصراللصوص که بدان کنگورنیز گویند و نزدیک استرآباد واقع است. (از لباب الانساب) ، نسبت است به قصر، و آن موضعی است بر ساحل دریای شام و بدان دانشمندانی منسوبند. (لباب الانساب). رجوع به قصری (عبداﷲ...) شود، نسبت است به قصر ابن هبیره حاکم عراق در دوران امویان. به این قصر گروهی از محدثان منسوبند. (لباب الانساب) ، نسبت است به قصر رافع بن لیث در سمرقند. (لباب الانساب) ، نسبت است به ابوالقاسم عبیدالله بن محمد احمد بن عبدالله بن ابوالقصر سجستانی. وی به سال 432 هجری قمری وفات یافت. (لباب الانساب)
نسبت است به قصر عبدالجبار در نیشابور، و دانشمندانی بدان منسوبند. (لباب الانساب) ، نسبت است به قصراللصوص که بدان کِنْگَوَرنیز گویند و نزدیک استرآباد واقع است. (از لباب الانساب) ، نسبت است به قصر، و آن موضعی است بر ساحل دریای شام و بدان دانشمندانی منسوبند. (لباب الانساب). رجوع به قصری (عبداﷲ...) شود، نسبت است به قصر ابن هبیره حاکم عراق در دوران امویان. به این قصر گروهی از محدثان منسوبند. (لباب الانساب) ، نسبت است به قصر رافع بن لیث در سمرقند. (لباب الانساب) ، نسبت است به ابوالقاسم عبیدالله بن محمد احمد بن عبدالله بن ابوالقصر سجستانی. وی به سال 432 هجری قمری وفات یافت. (لباب الانساب)
دهی از دهستان تکاب بخش ریوش شهرستان کاشمر در 26 هزارگزی شمال باختری ریوش و 2 هزارگزی جنوب مالرو عمومی ریوش. موقع آن کوهستانی و معتدل است. سکنۀ آن 225 تن است. آب آن از قنات و محصول آن غلات و شغل اهالی زراعت است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
دهی از دهستان تکاب بخش ریوش شهرستان کاشمر در 26 هزارگزی شمال باختری ریوش و 2 هزارگزی جنوب مالرو عمومی ریوش. موقع آن کوهستانی و معتدل است. سکنۀ آن 225 تن است. آب آن از قنات و محصول آن غلات و شغل اهالی زراعت است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
دهی از دهستان نازلو از بخش حومه شهرستان ارومیه در 6000 گزی شمال ارومیه و 2000 گزی خاور شوسۀ ارومیه به سلماس. موقع جغرافیائی آن جلگه و هوای آن معتدل مالاریائی است. سکنۀ آن 191 تن است. آب آن از قنات و رود شهرچایی و محصول آن غلات و کشمش و توتون و چغندر و حبوبات وشغل اهالی زراعت و صنایع دستی زنان جوراب بافی است. راه ارابه رو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
دهی از دهستان نازلو از بخش حومه شهرستان ارومیه در 6000 گزی شمال ارومیه و 2000 گزی خاور شوسۀ ارومیه به سلماس. موقع جغرافیائی آن جلگه و هوای آن معتدل مالاریائی است. سکنۀ آن 191 تن است. آب آن از قنات و رود شهرچایی و محصول آن غلات و کشمش و توتون و چغندر و حبوبات وشغل اهالی زراعت و صنایع دستی زنان جوراب بافی است. راه ارابه رو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)