ابن کعب بن ربیعه. پدر قبیله ای است از هوازن. (منتهی الارب). قشیر بن کعب بن ربیعه بن عامر بن صعصعه هوازنی عدنانی، جد جاهلی است. بعضی از افراد خاندان وی در خراسان و نیشابور حکومت داشتند و گروههائی از این خانواده در دوران فتح به اندلس مهاجرت کردند. (الاعلام زرکلی چ 2 ج 6 ص 42) ابن خزیمه بن مالک بن سلامان بن اسلم بن افصی. یکی از مشهوران طائفۀ اسلم است، و از این دوده است سلمه بن اکوع. (اللباب)
ابن کعب بن ربیعه. پدر قبیله ای است از هوازن. (منتهی الارب). قشیر بن کعب بن ربیعه بن عامر بن صعصعه هوازنی عدنانی، جد جاهلی است. بعضی از افراد خاندان وی در خراسان و نیشابور حکومت داشتند و گروههائی از این خانواده در دوران فتح به اندلس مهاجرت کردند. (الاعلام زرکلی چ 2 ج 6 ص 42) ابن خزیمه بن مالک بن سلامان بن اسلم بن افصی. یکی از مشهوران طائفۀ اسلم است، و از این دوده است سلمه بن اکوع. (اللباب)
خم که گل از سرش برداشته باشند، خنور خرما و غلاف آن. (منتهی الارب) (اقرب الموارد). جای خرما. (مهذب الاسماء). قلیفه بهمین معنی است. ج، قلف. (منتهی الارب) (اقرب الموارد) ، میوۀ خشک، خرمای دریائی که پوست آن کنده شود، مایقلف من الخبز، ای یقشر. (اقرب الموارد)
خم که گل از سرش برداشته باشند، خنور خرما و غلاف آن. (منتهی الارب) (اقرب الموارد). جای خرما. (مهذب الاسماء). قلیفه بهمین معنی است. ج، قُلُف. (منتهی الارب) (اقرب الموارد) ، میوۀ خشک، خرمای دریائی که پوست آن کنده شود، مایقلف من الخبز، ای یقشر. (اقرب الموارد)
یا شقیف ارنون. قلعه ای است در شام. (تاج الملوک ص 161). قلعۀ بسیار استواری است در یک مغاره از کوه نزدیک بایناس از زمین دمشق بین بایناس و ساحل واقع است. (از معجم البلدان)
یا شقیف ارنون. قلعه ای است در شام. (تاج الملوک ص 161). قلعۀ بسیار استواری است در یک مغاره از کوه نزدیک بایناس از زمین دمشق بین بایناس و ساحل واقع است. (از معجم البلدان)