جدول جو
جدول جو

معنی قشلاغ - جستجوی لغت در جدول جو

قشلاغ
ترکی گاوچاور (گویش گیلکی) گرمسیر گرمسار قشلاق: چون سه ساله شد ارغون خان امیر قتلغشاه را از قشلاغ مازندران ببندگی اباقاخان فرستاد
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از قشلاق
تصویر قشلاق
سرزمین گرمی که مردم چادرنشین زمستان ها در آنجا به سر می برند، گرمسیر
فرهنگ فارسی عمید
محلی دارای هوای نسبتا گرم که زمستان را در آنجا گذراند گرمسیر گرمسار مقابل ییلاق: شهزاده غازان از قشلاق مرو مراجعت فرموده بود، جمع قشلاقات. جاهای گرم که زمستان در آن بسر برند، گرمسیر، ضد ییلاق
فرهنگ لغت هوشیار
ترکی قشلاق بنگرید به قشلاق قشلاق: توجه رایات همایون از دارالملک تبریز به جانب قیشلاق بغداد... و به جانب اوجان نهضت فرمود
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قشلاق
تصویر قشلاق
((قِ))
گرمسیر، محل گرم که در زمستان به آنجا کوچ کنند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از قلاغ
تصویر قلاغ
پیرامون دهان غلاغ پوژ کلاغ. پیرامون دهان گرداگرد دهان پوز پوزه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قلاغ
تصویر قلاغ
((قَ یا قُ))
پیرامون دهان، پوز، پوزه
فرهنگ فارسی معین