لقب عبدالرحمان عبدالله عابد تابعی است، که خاطرش را به سوی سلامۀ مغنیه میلی بود. (منتهی الارب). تابعی عنوانی است که در تاریخ اسلامی به مسلمانان نسل دوم داده می شود، کسانی که پیامبر اسلام را ندیدند اما با صحابه معاشرت داشتند. تابعین از نظر علمی، دینی و اخلاقی در مرتبه بالایی قرار داشتند و بسیاری از آنان شاگرد مستقیم بزرگان صحابه بودند. نقش آن ها در تدوین احادیث، احکام فقهی و تفاسیر قرآنی غیرقابل انکار است و آثارشان تا به امروز مورد استفاده قرار می گیرد.
لقب عبدالرحمان عبدالله عابد تابعی است، که خاطرش را به سوی سلامۀ مغنیه میلی بود. (منتهی الارب). تابعی عنوانی است که در تاریخ اسلامی به مسلمانان نسل دوم داده می شود، کسانی که پیامبر اسلام را ندیدند اما با صحابه معاشرت داشتند. تابعین از نظر علمی، دینی و اخلاقی در مرتبه بالایی قرار داشتند و بسیاری از آنان شاگرد مستقیم بزرگان صحابه بودند. نقش آن ها در تدوین احادیث، احکام فقهی و تفاسیر قرآنی غیرقابل انکار است و آثارشان تا به امروز مورد استفاده قرار می گیرد.
رنج دادن و آزردن به سخن زشت. (منتهی الارب) (اقرب الموارد). گویند: قسّهم قسّاً، رنج داد و آزرده کرد ایشان را به سخن زشت. (منتهی الارب) ، سخن چینی کردن. (تاج المصادر بیهقی). سخن چینی نمودن. (منتهی الارب) ، از پی فراشدن. (تاج المصادر بیهقی) (اقرب الموارد). در پی چیزی شدن و جستن آنرا. (منتهی الارب) ، تنها چرا کردن شتر. (منتهی الارب) (تاج المصادر بیهقی) (اقرب الموارد) ، نیکو چراندن شتران، نیکو راندن شتران، خوردن: قس ما علی العظم، خورد هرچه بر استخوان بود از گوشت و مغز آن. (منتهی الارب)
رنج دادن و آزردن به سخن زشت. (منتهی الارب) (اقرب الموارد). گویند: قسّهم قسّاً، رنج داد و آزرده کرد ایشان را به سخن زشت. (منتهی الارب) ، سخن چینی کردن. (تاج المصادر بیهقی). سخن چینی نمودن. (منتهی الارب) ، از پی فراشدن. (تاج المصادر بیهقی) (اقرب الموارد). در پی چیزی شدن و جستن آنرا. (منتهی الارب) ، تنها چرا کردن شتر. (منتهی الارب) (تاج المصادر بیهقی) (اقرب الموارد) ، نیکو چراندن شتران، نیکو راندن شتران، خوردن: قس ما علی العظم، خورد هرچه بر استخوان بود از گوشت و مغز آن. (منتهی الارب)
دانشمند ترسایان. (السامی فی الاسامی). رجوع به قس ّ و قس ّ شود. عربی قسیس و سریانی قشیشا (پیر کاهن) و آرامی قشیشا. (حاشیۀ برهان آقای دکتر معین، ذیل ’کشیش’، از معجمیات عربیه - سامیه ص 179)
دانشمند ترسایان. (السامی فی الاسامی). رجوع به قَس ّ و قِس ّ شود. عربی قسیس و سریانی قشیشا (پیر کاهن) و آرامی قشیشا. (حاشیۀ برهان آقای دکتر معین، ذیل ’کشیش’، از معجمیات عربیه - سامیه ص 179)
لبلاب بی ثمر است. برگش مشبک و ریزه و شاخش باریک و شرب برگ و شاخ او مدرّ حیض و فرزجۀ او با عسل مخرج جنین و سعوط عصارۀ او جهت عفونت خیشوم و آب بیخ او با سرکه جهت گزیدن رتیلا نافعاست. (تحفۀ حکیم مؤمن). نوعی قسوسی است که ثمر نداشته باشد، و به معنی لبلاب بی ثمر نیز آمده و اوراق آن صغیر میباشد و شاخه های باریک و عصارۀ بیخ آن با سرکه جهت سم رتیلا نافع است. رجوع به مخزن الادویه شود
لبلاب بی ثمر است. برگش مشبک و ریزه و شاخش باریک و شرب برگ و شاخ او مُدِرّ حیض و فرزجۀ او با عسل مُخرج جنین و سعوط عصارۀ او جهت عفونت خیشوم و آب بیخ او با سرکه جهت گزیدن رتیلا نافعاست. (تحفۀ حکیم مؤمن). نوعی قسوسی است که ثمر نداشته باشد، و به معنی لبلاب بی ثمر نیز آمده و اوراق آن صغیر میباشد و شاخه های باریک و عصارۀ بیخ آن با سرکه جهت سم رتیلا نافع است. رجوع به مخزن الادویه شود
ابن ساعده. اسقف نجران است که در بلاغت به وی مثل زنند. (اقرب الموارد). وی حکیمی بود بلیغ در عرب و ششصد سال زندگانی نمود (!) ، و در حدیث از او یاد شده است. (از منتهی الارب). قس بن ساعده بن جذامه بن زفربن ایاد بن نزار بن خطیبه، بلیغ عرب و قاضی عصر خود و اسقف نجران بود. وی به سال 600 هجری قمری وفات کرد. ابوعلی بن سکن و ابن شاهین و عبدان مروزی و ابوموسی وی را در زمرۀ صحابیان قلمداد کرده اند. ابوحاتم سجستانی وی را از سالمندان دانسته و گوید: وی 380 سال عمر داشت. گویند وی نخستین عربی است که با تکیه بر عصا یا شمشیر خطبه خواند و نخستین کسی است که در کلام خود ’اما بعد’ گفت و نخستین کسی است که در نامۀ خود نوشت ’من فلان الی فلان’. وی بر قیصر روم وارد میشد و مورد احترام قرار میگرفت. تا قبل از بعثت پیغمبر (ص) حیات داشته و آن حضرت او را دیده است. پس از مرگ وی (23 سال قبل از هجرت) درباره او از پیغمبر پرسیدند، گفت: ’یحشر امه وحده’. (اعلام زرکلی چ 2 ج 6 ص 39) (الموسوعه العربیه). این اشعار از اوست: فی الذاهبین الاوّلی ن من القرون لنا بصائر لما رأیت موارداً للموت لیس لها مصادر و رأیت قومی نحوها تمضی الاصاغر و الاکابر لایرجع الماضی اًلی ی و لا من الباقین غابر ایقنت انی لامحا - له حیث صار القوم صائر. گویند چون این ابیات را برای رسول خدا (ص) خواندند فرمود: ’انه یبعث امه علی حده’. (بلوغ الارب ج 3 ص 155). و رجوع به الاصابه شود
ابن ساعده. اسقف نجران است که در بلاغت به وی مثل زنند. (اقرب الموارد). وی حکیمی بود بلیغ در عرب و ششصد سال زندگانی نمود (!) ، و در حدیث از او یاد شده است. (از منتهی الارب). قس بن ساعده بن جذامه بن زفربن ایاد بن نزار بن خطیبه، بلیغ عرب و قاضی عصر خود و اسقف نجران بود. وی به سال 600 هجری قمری وفات کرد. ابوعلی بن سکن و ابن شاهین و عبدان مروزی و ابوموسی وی را در زمرۀ صحابیان قلمداد کرده اند. ابوحاتم سجستانی وی را از سالمندان دانسته و گوید: وی 380 سال عمر داشت. گویند وی نخستین عربی است که با تکیه بر عصا یا شمشیر خطبه خواند و نخستین کسی است که در کلام خود ’اما بعد’ گفت و نخستین کسی است که در نامۀ خود نوشت ’من فلان الی فلان’. وی بر قیصر روم وارد میشد و مورد احترام قرار میگرفت. تا قبل از بعثت پیغمبر (ص) حیات داشته و آن حضرت او را دیده است. پس از مرگ وی (23 سال قبل از هجرت) درباره او از پیغمبر پرسیدند، گفت: ’یحشر امه وحده’. (اعلام زرکلی چ 2 ج 6 ص 39) (الموسوعه العربیه). این اشعار از اوست: فی الذاهبین الاوّلیَ ن َ من القرون لنا بصائر لما رأیت موارداً للموت لیس لها مصادر و رأیت قومی نحوها تمضی الاصاغر و الاکابر لایرجع الماضی اًلَی ْ ی َ و لا من الباقین غابر ایقنت انی لامحا - له حیث صار القوم صائر. گویند چون این ابیات را برای رسول خدا (ص) خواندند فرمود: ’انه یبعث امه علی حده’. (بلوغ الارب ج 3 ص 155). و رجوع به الاصابه شود
جماعتی که برای گرفتن چیزی قسم بخورند و آن را بگیرند، سوگندی که بین اولیای دم اجرا شود، هنگامی که کسی را قاتل معرفی کنند و شاهد نداشته باشند، آشتی و متارکۀ جنگ
جماعتی که برای گرفتن چیزی قسم بخورند و آن را بگیرند، سوگندی که بین اولیای دم اجرا شود، هنگامی که کسی را قاتل معرفی کنند و شاهد نداشته باشند، آشتی و متارکۀ جنگ