معنی قسط قسط ریشۀ گیاهی بی ساقه با برگ های پهن و ضخیم، با رنگی مایل به زرد و طعم شیرین که در طب به کاربرد دارد، کوشنه، قسطس تصویر قسط فرهنگ فارسی عمید
قسط قسط یک قسمت از وامی که به چند قسمت تقسیم شده باشد و هر قسمت را در مدت معین بپردازندعدل، دادحِصّه، نصیب، مقدار، میزان فرهنگ فارسی عمید
قسط قسط عدل و داد کردن، عدل و داد، بهره از هر چیزی جور و بیداد گری کردن و از حق بازگردیدن فرهنگ لغت هوشیار
قسط قسط عدل و داد، بهره، نصیب، قسمتی از یک کل که در فاصله های مساوی با کمیت های مساوی دریافت یا پرداخت می شود فرهنگ فارسی معین