- قروص
- لگام تنگ
معنی قروص - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
زبان گزیدگی
سده ها
جمع درص، بچه موشان بچه خرگوشان بچه خار پشتان
قرح ها، قرحه ها، جمع واژۀ قرح
قرض ها، وام ها، دین ها، جمع واژۀ قرض
نوعی مسکوک رایج در بعضی کشورهای عربی
قرن ها، پاره ای از زمان ها، بالای کوه ها، جمع واژۀ قرن
بابونه از گیاهان، گزنه از گیاهان، لگام تنگ یونانی تازی گشته آلبالو گیلاس بابونه
ترکی ترپک هلناک آب کشک جوشیده ترف (گویش نایینی) ترکی ترپک هلناک آب کشک جوشیده ترف (گویش نایینی) ترکی پینوک چیزی است که از دوغ بدست آید و آن چنین است که دوغ را جوش دهند تا بسته شود باز بدست بر هم زنند تا ترشتر گردد پینو
گرمخانه، کازه شکارگر
زمین کند گرمخانه، لانه کبوتر، کازه شکارگر، کوماچدان تنورکوماچ پزی گرمخانه، کازه شکارگر
توله سگ
لنگرکشتی، لنگرگاه کشتی گزنه
از ریشه سریانی روستایی ده نشین
جمع قرن
دیدبانی که در برج و باروی اطراف شهر و جاده ها بمراقبت پردازد، سربازی که در محلی بکشیک پردازد نگاهبان مستحفظ پاسدار، میر کشاری که صید را از دور ببیند و تشخیص دهد، فوجی که از پیش رود مقدمه طلایع طلایه جلودار یا پیش قراول
ترکی بازداشتن، بازداشته ویژه کرد، خشک بازی سدر که درآن 40 خط کشند و سنگریزه ها بصف نهند
چاه کم آب، گوسفندپشکی (پشک قرعه)
ترکی قروت بنگرید به قروت، جمع قرط، گوشوارگان بناگوش
جمع قرض، وام ها جمع قرض وامها، جمع قروضات
آب خنک، اشک شادی ایستادگی، آرمیدن، خنک شدن چشم
جمع قرد، کپیان جمع قرد بوزینگان کپیان
جمع قرح، زخم ها جمع قرح ریشها زخمها
برجستن، شور رفتن درکشیده شدن جامه پس از شستن، شوریدن دل دلشورگی، فراروش (کوچ)، ترنجیدن لب
((قُ))
فرهنگ فارسی معین
چیزی است که از دوغ به دست آید و آن چنین است که دوغ را جوش دهند تا بسته شود، باز به دست بر هم زنند تا ترش تر گردد
ساکن قریه
کشک، ماده ای جامد یا مایع از انواع لبنیات که از جوشاندن دوغ تهیه می شود، پینوک، کتغ، تیکوز، کتخ، پینو
قرص ها، محکم ها، سخت ها، آسوده ها، راحت ها، گرده نان ها، کلیچه ها، گرده ها، چیزهای گرد، جمع واژۀ قرص
سر خرد آمدن بخردی پس از نابخردی
محکم، سخت
آسوده، راحت
نوعی داروی خوراکی جامد که در شکل ها و اندازه های مختلف و با خواص متفاوت عرضه می شود
گرده نان، کلیچه، گرده
هر چیز گرد مثلاً قرص خورشید، قرص ماه
قرص کمر: در علم زیست شناسی دانه ای پهن و قهوه ای رنگ که از میوۀ درختی در هند گرفته می شد و در طب قدیم گرد آن را با زردۀ تخم مرغ مخلوط می کردند و به صورت حب یا ضماد برای تقویت نیروی جنسی مردان به کار می بردند
آسوده، راحت
نوعی داروی خوراکی جامد که در شکل ها و اندازه های مختلف و با خواص متفاوت عرضه می شود
گرده نان، کلیچه، گرده
هر چیز گرد مثلاً قرص خورشید، قرص ماه
قرص کمر: در علم زیست شناسی دانه ای پهن و قهوه ای رنگ که از میوۀ درختی در هند گرفته می شد و در طب قدیم گرد آن را با زردۀ تخم مرغ مخلوط می کردند و به صورت حب یا ضماد برای تقویت نیروی جنسی مردان به کار می بردند
جوی بزرگ و دراز که در آن ستوران آب خورند