- قرنطینه
- مکانی که در آن برای پیشگیری از شیوع بیماری های واگیردار، افراد مظنون به داشتن بیماری خاصی را برای مدتی معین نگهداری می کنند تا سلامت یا عدم سلامت آنان مشخص شود، نگه داشتن افراد مشکوک به بیماری در مکانی خاص
معنی قرنطینه - جستجوی لغت در جدول جو
- قرنطینه
- جائیکه در آن مسافران و عابران را مورد بازرسی قرار میدهند و از ورود بیماران جلوگیری بعمل میاورند، ایستگاه بهداشتی
- قرنطینه ((قَ رَ نِ))
- جایی که به علت شیوع بیماری مورد محافظت قرار می گیرد و ورود و خروج افراد کنترل می شود
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
ایستگاه بهداشتی شهربندان جایی که در آن مسافرانی را که از سر زمینی وارد می شوند که در آنجا بیماریی مانند ساری وبا و طاعون شیوع دارد مدت چند روز نگهداری می کنند
آنچه از پرند درست کنند هر چه از حریر سازند پرندینه
قسمی تفنگ کوتاه و سبک
جمع قانط در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
قسمتی از پرده صلبیه که در جلو چشم قرار دارد و شفاف است
نشانه ای که برای انسان مانند دلیل باشد جهت پی بردن به امری
تنگ می
چیزی که از جهت پی بردن به امری یا رسیدن به مراد و مقصد مانند دلیل باشد، علامت، نشانه، نظیر، مانند
بخشی از پردۀ صلبیه که در جلو چشم قرار دارد و کاملاً شفاف است و نور را به سهولت از خود عبور می دهد
ظرف شراب، صراحی