- قرنطین
- ایستگاه بهداشتی شهربندان جایی که در آن مسافرانی را که از سر زمینی وارد می شوند که در آنجا بیماریی مانند ساری وبا و طاعون شیوع دارد مدت چند روز نگهداری می کنند
معنی قرنطین - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
![تصویری از قرنطینه](https://jadvaljoo.ir/WordCard/amd/0/0/3/4/7/amd-0034767.jpg)
مکانی که در آن برای پیشگیری از شیوع بیماری های واگیردار، افراد مظنون به داشتن بیماری خاصی را برای مدتی معین نگهداری می کنند تا سلامت یا عدم سلامت آنان مشخص شود، نگه داشتن افراد مشکوک به بیماری در مکانی خاص
جائیکه در آن مسافران و عابران را مورد بازرسی قرار میدهند و از ورود بیماران جلوگیری بعمل میاورند، ایستگاه بهداشتی
((قَ رَ نِ))
فرهنگ فارسی معین
جایی که به علت شیوع بیماری مورد محافظت قرار می گیرد و ورود و خروج افراد کنترل می شود
حلقه ای فلزی که زنان بمچ دست یا پا کنند: دست برنجن پای برنجن. برنجی
![تصویری از سرنشین](https://jadvaljoo.ir/WordCard/amd/0/0/2/1/7/amd-0021782.jpg)
مسافری که در وسیلۀ نقلیه اعم از اتومبیل، هواپیما و امثال آن ها نشسته باشد، مسافری که میان قافله بر اسب یا استر سوار بوده
قرابینه فرانسوی تازی گشته توفک تفنگ کوچک، جمع قربان، همنشینان برخیان قسمی تفنگ کوتاه و سبک
![تصویری از پرندین](https://jadvaljoo.ir/WordCard/mon/0/0/0/7/2/mon-0007218.jpg)
![تصویری از خراطین](https://jadvaljoo.ir/WordCard/mon/0/0/1/3/2/mon-0013237.jpg)