- قرنبی
- یونانی تازی گشته کوز خبزدوک سرگین گردانک این واژه در برخی فرهنگ هاقرنباء نیزآمده است 0 کوز
معنی قرنبی - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
یونانی تازی گشته کلم رومی گل کلم ازگیاهان قنبیط. گل کلم
سرگین گردان، حشره ای سیاه و پردار، بزرگ تر از سوسک های خانگی که در بیابان های گرم پیدا می شود و بیشتر روی سرگین حیوانات می نشیند و آنرا با چرخاندن حمل میکند، سرگین غلتان، سرگین گردانک، خروک، خبزدو، خبزدوک، خزدوک، کوزدوک، چلاک، چلانک، کستل، گوگار، گوگال، تسینه گوگال، گوگردانک، بالش مار، کوز، جعل
خنفساء: اندر مثل است که قرنبا در دیده مادر است حسنا (ایرح میرزا)
قره نی بنگرید به قره نی
نزدیکی، خویشی