واحد اندازه گیری زمان برابر با صد سال، سده واحد اندازه گیری زمان برابر با سی سال پاره ای از زمان در علم زیست شناسی شاخ جانورانی مانند گاو و قوچ بالای کوه
واحد اندازه گیری زمان برابر با صد سال، سده واحد اندازه گیری زمان برابر با سی سال پاره ای از زمان در علم زیست شناسی شاخ جانورانی مانند گاو و قوچ بالای کوه
چیزی را به چیزی بستن، پیوستن چیزی را به چیزی، دو ستور را در یک رسن باهم بستن. (اقرب الموارد) (منتهی الارب) (آنندراج). دو ستور را در یک یوغ فراهم آوردن، میان حج و عمره جمع کردن. (اقرب الموارد) ، سم پای اسب بر جای دست افتاده در رفتن. (آنندراج)
چیزی را به چیزی بستن، پیوستن چیزی را به چیزی، دو ستور را در یک رسن باهم بستن. (اقرب الموارد) (منتهی الارب) (آنندراج). دو ستور را در یک یوغ فراهم آوردن، میان حج و عمره جمع کردن. (اقرب الموارد) ، سم پای اسب بر جای دست افتاده در رفتن. (آنندراج)
یوم القرن، کوهی است که در آن جنگی میان خثعم و بنی عامر بوده و بنی عامر پیروزی یافته. (مجمع الامثال میدانی). کوهی است معروف که یوم بنی قرن در آن بوده است، عبدالله بن قیس گوید: طعن الامیر بأحسن الخلق و غدوا بلبک مطلع الشرق مرت علی قرن یقاربها جمل امام برازق رزق. (معجم البلدان)
یوم الَقرن، کوهی است که در آن جنگی میان خثعم و بنی عامر بوده و بنی عامر پیروزی یافته. (مجمع الامثال میدانی). کوهی است معروف که یوم بنی قرن در آن بوده است، عبدالله بن قیس گوید: طعن الامیر بأحسن الخلق و غدوا بلبک مطلع الشرق مرت علی قرن یقاربها جمل امام برازق رزق. (معجم البلدان)
کیش از چرم، ترکش. (منتهی الارب). جعبه. (اقرب الموارد) ، شمشیر، تیر. (منتهی الارب) (اقرب الموارد) ، تیر باپیکان، مرد باشمشیر، مرد باتیر. (منتهی الارب) ، رسن که در آن دو شتر را به هم بندند، شتر به هم بسته بادیگری، رسنی است از پوست درخت سلب که بر گردن فدان بندند. (منتهی الارب) (اقرب الموارد)
کیش از چرم، ترکش. (منتهی الارب). جعبه. (اقرب الموارد) ، شمشیر، تیر. (منتهی الارب) (اقرب الموارد) ، تیر باپیکان، مرد باشمشیر، مرد باتیر. (منتهی الارب) ، رسن که در آن دو شتر را به هم بندند، شتر به هم بسته بادیگری، رسنی است از پوست درخت سلب که بر گردن فدان بندند. (منتهی الارب) (اقرب الموارد)
شاخ، سرون، تندی سر مردم که به منزله جای سرون جانور است، زبر سر، گیسو، موی بافته، نوک مو، سر کوه، کرانه قرص آفتاب و بالای آن، آن چه نخست پیدا شود از شعاع آفتاب، رئیس قوم، مهتر
شاخ، سرون، تندی سر مردم که به منزله جای سرون جانور است، زبر سر، گیسو، موی بافته، نوک مو، سر کوه، کرانه قرص آفتاب و بالای آن، آن چه نخست پیدا شود از شعاع آفتاب، رئیس قوم، مهتر
از شخصیتهای شاهنامه، نام پسر کاوه آهنگر و سپهدار فریدون پادشاه پیشدادی، نام یکی از خاندانهای بزرگ در دوره اشکانیان، نام پسر قباد و برادر انوشیروان پادشاه ساسانی
از شخصیتهای شاهنامه، نام پسر کاوه آهنگر و سپهدار فریدون پادشاه پیشدادی، نام یکی از خاندانهای بزرگ در دوره اشکانیان، نام پسر قباد و برادر انوشیروان پادشاه ساسانی
کرنا. نای بزرگ. (آنندراج). در اصل خرنا بود به معنی نای بزرگ زیرا که خر به معنی کلان می آید و خای معجمه به کاف و قاف بدل شود. (آنندراج از جواهرالحروف و غیاث اللغات)
کرنا. نای بزرگ. (آنندراج). در اصل خرنا بود به معنی نای بزرگ زیرا که خر به معنی کلان می آید و خای معجمه به کاف و قاف بدل شود. (آنندراج از جواهرالحروف و غیاث اللغات)
نوعی گیاه از خانواده آرنها که از انواع آن اریصارن یا لوف آذان الفیل یا فیلگوش لوف الجعدرا میتوان نام برد. بندگاه میان ساعد و بازو از طرف بیرون: مرفق، از فنون کشتی گیری در خاک است و آن عبارتست از اینکه کت طرف را گرفته درو میکنند بطوریکه پشت طرف بخاک رسد. نوعی ازآن ایستاده عمل میشود و آنرا (آرنج سر پا) گویند
نوعی گیاه از خانواده آرنها که از انواع آن اریصارن یا لوف آذان الفیل یا فیلگوش لوف الجعدرا میتوان نام برد. بندگاه میان ساعد و بازو از طرف بیرون: مرفق، از فنون کشتی گیری در خاک است و آن عبارتست از اینکه کت طرف را گرفته درو میکنند بطوریکه پشت طرف بخاک رسد. نوعی ازآن ایستاده عمل میشود و آنرا (آرنج سر پا) گویند