ده کوچکی است از دهستان تمین بخش میرجاوۀ شهرستان زاهدان واقع در 19000 گزی جنوب باختری میرجاوه، کنار راه فرعی میرجاوه به خاش. سکنۀ آن 35 تن است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
ده کوچکی است از دهستان تمین بخش میرجاوۀ شهرستان زاهدان واقع در 19000 گزی جنوب باختری میرجاوه، کنار راه فرعی میرجاوه به خاش. سکنۀ آن 35 تن است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
پرنده ای حلال گوشت که بیشتر در سواحل دریای خزر پیدا می شود، نر آن دم دراز و پرهای خوش رنگ و زیبا دارد، مادۀ آن کوچک تر و دمش کوتاه است، در جنگل ها و مزارع به سر می برد، مادۀ آن لانۀ خود را روی زمین درست می کند و ده تخم می گذارد و ۲۴ روز روی تخم ها می خوابد تا جوجه هایش از تخم بیرون آیند، تورنگ، چور، تذرو، خروس صحرایی، تدرج
پرنده ای حلال گوشت که بیشتر در سواحل دریای خزر پیدا می شود، نر آن دم دراز و پرهای خوش رنگ و زیبا دارد، مادۀ آن کوچک تر و دمش کوتاه است، در جنگل ها و مزارع به سر می برد، مادۀ آن لانۀ خود را روی زمین درست می کند و ده تخم می گذارد و ۲۴ روز روی تخم ها می خوابد تا جوجه هایش از تخم بیرون آیند، تورَنگ، چور، تَذَرْوْ، خُروس صَحرایی، تَدرُج
استوانه ای با دو انتهای پهن که به دور آن نخ پیچیده شده باشد، قاب یا ماسورۀ چرخان که برای پیچیدن نخ یا طناب یا فیلم یا نوار یا امثال آن ها به کار می رود چرخ نصب شده روی محوری با دورۀ برآمده برای حمل تسمۀ تخت یا دورۀ شیاردار برای حمل طناب یا تسمۀ جناغی یا زنجیر، پولی، املای دیگر واژۀ غرغره
استوانه ای با دو انتهای پهن که به دور آن نخ پیچیده شده باشد، قاب یا ماسورۀ چرخان که برای پیچیدن نخ یا طناب یا فیلم یا نوار یا امثال آن ها به کار می رود چرخ نصب شده روی محوری با دورۀ برآمده برای حمل تسمۀ تخت یا دورۀ شیاردار برای حمل طناب یا تسمۀ جناغی یا زنجیر، پولی، املایِ دیگر واژۀ غِرغِرِه
بادفر و آن چیزی است که اطفال از چوب تراشند و ریسمانی بر آن پیچند و از دست گذارند تا بر روی زمین گردان شود. (برهان). با فرفر و فرفره قیاس کنید. (از حاشیۀ برهان چ معین)
بادفر و آن چیزی است که اطفال از چوب تراشند و ریسمانی بر آن پیچند و از دست گذارند تا بر روی زمین گردان شود. (برهان). با فرفر و فرفره قیاس کنید. (از حاشیۀ برهان چ معین)
جانوری است سیاه رنگ که پر آن را پادشاهان ایران بر تاج نصب کنند. گویند تذرو است، و آن خروس صحرائی است. (آنندراج). مرغی جنگلی که تذرو و تورنگ نیزگویند. (ناظم الاطباء). تدرج. (المنجد) : صبامیرساند ز دراج جام به قرقاول شیشه هر دم سلام. ملاطغرا (از آنندراج). میرسد چون نوبهار از صید رنگ عاشقان بال قرقاول به سر از دستۀ گل میزند. محسن تأثیر (از آنندراج)
جانوری است سیاه رنگ که پَر آن را پادشاهان ایران بر تاج نصب کنند. گویند تذرو است، و آن خروس صحرائی است. (آنندراج). مرغی جنگلی که تذرو و تورنگ نیزگویند. (ناظم الاطباء). تدرج. (المنجد) : صبامیرساند ز دراج جام به قرقاول شیشه هر دم سلام. ملاطغرا (از آنندراج). میرسد چون نوبهار از صید رنگ عاشقان بال قرقاول به سر از دستۀ گل میزند. محسن تأثیر (از آنندراج)
ترکی ترپک هلناک آب کشک جوشیده ترف (گویش نایینی) ماده نیم جامد تیره رنگی است که در حقیقت جوشانده غلیظ شده آب کشک است و تهیه آن بدین طریق است که ماست را می جوشانندو پس از غلیظ شدن و بقوام آمدن آن را در کیسه ای پارچه یی می ریزند و آبهای تراوش شده از آن را در ظرفی جمع آوری می کنند. سپس آنچه درون کیسه است بصورت گلوله یا بیضی در می آورند و در آفتاب خشک میکنند و قروت و کشک ماستی نامند و آبی که چکیده و در ظرف جمع شده باشد در دیگ می ریزند و قدری شیر با آن می آمیزند و می جوشانند و پس از آنکه قوام گرفت بصورت قرص در می آورند و چون خشک شد شکننده و باصطلاح پوک است و ترشی مطلوب و مطبوعی دارد و آن موسوم است به ترف و آب قروت است. دیگر آنکه دوغ کره گرفته را می جوشانند و چون غلیظ شد در کیسه می ریزند و از ماده جنبی که در کیسه است کشک دوغی می سازند و از چکیده آن پس از جوشانیدن گلوله ها می سازند که سرخ تیره مایل به سیاهی است و ترشی آن تند و زبان گز است و این نوع را قراقروت و ترف سیاه نامند این است که معمول گوسفندداران در حدود طبس است. ترکیب قراقروت بیشتر از اسید لاکتیک و املاح محلول در آب است و ترشی قراقروت نیز به واسطه وجود مقادیر فراوان از همین اسید است قارقروت قره قروت ترپ ترف تلف
ترکی ترپک هلناک آب کشک جوشیده ترف (گویش نایینی) ماده نیم جامد تیره رنگی است که در حقیقت جوشانده غلیظ شده آب کشک است و تهیه آن بدین طریق است که ماست را می جوشانندو پس از غلیظ شدن و بقوام آمدن آن را در کیسه ای پارچه یی می ریزند و آبهای تراوش شده از آن را در ظرفی جمع آوری می کنند. سپس آنچه درون کیسه است بصورت گلوله یا بیضی در می آورند و در آفتاب خشک میکنند و قروت و کشک ماستی نامند و آبی که چکیده و در ظرف جمع شده باشد در دیگ می ریزند و قدری شیر با آن می آمیزند و می جوشانند و پس از آنکه قوام گرفت بصورت قرص در می آورند و چون خشک شد شکننده و باصطلاح پوک است و ترشی مطلوب و مطبوعی دارد و آن موسوم است به ترف و آب قروت است. دیگر آنکه دوغ کره گرفته را می جوشانند و چون غلیظ شد در کیسه می ریزند و از ماده جنبی که در کیسه است کشک دوغی می سازند و از چکیده آن پس از جوشانیدن گلوله ها می سازند که سرخ تیره مایل به سیاهی است و ترشی آن تند و زبان گز است و این نوع را قراقروت و ترف سیاه نامند این است که معمول گوسفندداران در حدود طبس است. ترکیب قراقروت بیشتر از اسید لاکتیک و املاح محلول در آب است و ترشی قراقروت نیز به واسطه وجود مقادیر فراوان از همین اسید است قارقروت قره قروت ترپ ترف تلف
ترکی ترپک هلناک آب کشک جوشیده ترف (گویش نایینی) ماده نیم جامد تیره رنگی است که در حقیقت جوشانده غلیظ شده آب کشک است و تهیه آن بدین طریق است که ماست را می جوشانندو پس از غلیظ شدن و بقوام آمدن آن را در کیسه ای پارچه یی می ریزند و آبهای تراوش شده از آن را در ظرفی جمع آوری می کنند. سپس آنچه درون کیسه است بصورت گلوله یا بیضی در می آورند و در آفتاب خشک میکنند و قروت و کشک ماستی نامند و آبی که چکیده و در ظرف جمع شده باشد در دیگ می ریزند و قدری شیر با آن می آمیزند و می جوشانند و پس از آنکه قوام گرفت بصورت قرص در می آورند و چون خشک شد شکننده و باصطلاح پوک است و ترشی مطلوب و مطبوعی دارد و آن موسوم است به ترف و آب قروت است. دیگر آنکه دوغ کره گرفته را می جوشانند و چون غلیظ شد در کیسه می ریزند و از ماده جنبی که در کیسه است کشک دوغی می سازند و از چکیده آن پس از جوشانیدن گلوله ها می سازند که سرخ تیره مایل به سیاهی است و ترشی آن تند و زبان گز است و این نوع را قراقروت و ترف سیاه نامند این است که معمول گوسفندداران در حدود طبس است. ترکیب قراقروت بیشتر از اسید لاکتیک و املاح محلول در آب است و ترشی قراقروت نیز به واسطه وجود مقادیر فراوان از همین اسید است قارقروت قره قروت ترپ ترف تلف
ترکی ترپک هلناک آب کشک جوشیده ترف (گویش نایینی) ماده نیم جامد تیره رنگی است که در حقیقت جوشانده غلیظ شده آب کشک است و تهیه آن بدین طریق است که ماست را می جوشانندو پس از غلیظ شدن و بقوام آمدن آن را در کیسه ای پارچه یی می ریزند و آبهای تراوش شده از آن را در ظرفی جمع آوری می کنند. سپس آنچه درون کیسه است بصورت گلوله یا بیضی در می آورند و در آفتاب خشک میکنند و قروت و کشک ماستی نامند و آبی که چکیده و در ظرف جمع شده باشد در دیگ می ریزند و قدری شیر با آن می آمیزند و می جوشانند و پس از آنکه قوام گرفت بصورت قرص در می آورند و چون خشک شد شکننده و باصطلاح پوک است و ترشی مطلوب و مطبوعی دارد و آن موسوم است به ترف و آب قروت است. دیگر آنکه دوغ کره گرفته را می جوشانند و چون غلیظ شد در کیسه می ریزند و از ماده جنبی که در کیسه است کشک دوغی می سازند و از چکیده آن پس از جوشانیدن گلوله ها می سازند که سرخ تیره مایل به سیاهی است و ترشی آن تند و زبان گز است و این نوع را قراقروت و ترف سیاه نامند این است که معمول گوسفندداران در حدود طبس است. ترکیب قراقروت بیشتر از اسید لاکتیک و املاح محلول در آب است و ترشی قراقروت نیز به واسطه وجود مقادیر فراوان از همین اسید است قارقروت قره قروت ترپ ترف تلف
پارسی است گرگاول ک تتر تیرنگ (گویش مازندرانی) تورنگ (گویش گیلکی) تورنگ (گویش گیلکی) ترنگ پرنده ایست از راسته ماکیان که جثه ای باندازه مرغ خانگی دارد. جنس نر این پرنده که بنام خروس جنگلی یا خروس کوهی نیز نامیده می شود شباهت کاملی به مرغ خانگی دارد. با این تفاوت که بجای تاج گوشتی برروی سرش دارای پرهای کاکل مانندی است. بعلاوه پرهای دمش نیز از خروس خانگی کمتر است و در عوض تعدادی از این پرها (خصوصا یک زوج از آنها) بسیار طویل می شود و شکل آنها نیز مستقیم است و طول آنها گاهی تا 2 متر هم می رسد پرهای جنس نر رنگ آمیزیی زیباو درخشان دارد و مخلوطی از زرد طلایی و سبز و قهوه یی و دارای جلای فلزی است ولی پرهای جنس ماده تیره تر و درخشندگی کمتری دارد. جنس ماده از نر آن کوچکتر است. خوراک قرقاولان دانه های نباتات و توتها و حشرات مختلف است. جفتگیری آنها معمولا در اوایل بهار صورت می گیرد و جنس ماده برای خود در زمین لانه می سازد و 10 تخم می گذارد و 24 روز روی آنها می خوابد تا جوجه ها از تخم خارج شوند. وطن اصلی قرقاول سواحل بحر خزر است و مخصوصا در مازندران فراوان می باشد ولی به علت شکار بسیار تعداد این پرنده زیبا امروزه کم شده و نسلش بانقراض تهدید می شود تذرو تذرج تدرج ترنگ تورنگ خروس صحرایی خروس کوهی
پارسی است گرگاول ک تتر تیرنگ (گویش مازندرانی) تورنگ (گویش گیلکی) تورنگ (گویش گیلکی) ترنگ پرنده ایست از راسته ماکیان که جثه ای باندازه مرغ خانگی دارد. جنس نر این پرنده که بنام خروس جنگلی یا خروس کوهی نیز نامیده می شود شباهت کاملی به مرغ خانگی دارد. با این تفاوت که بجای تاج گوشتی برروی سرش دارای پرهای کاکل مانندی است. بعلاوه پرهای دمش نیز از خروس خانگی کمتر است و در عوض تعدادی از این پرها (خصوصا یک زوج از آنها) بسیار طویل می شود و شکل آنها نیز مستقیم است و طول آنها گاهی تا 2 متر هم می رسد پرهای جنس نر رنگ آمیزیی زیباو درخشان دارد و مخلوطی از زرد طلایی و سبز و قهوه یی و دارای جلای فلزی است ولی پرهای جنس ماده تیره تر و درخشندگی کمتری دارد. جنس ماده از نر آن کوچکتر است. خوراک قرقاولان دانه های نباتات و توتها و حشرات مختلف است. جفتگیری آنها معمولا در اوایل بهار صورت می گیرد و جنس ماده برای خود در زمین لانه می سازد و 10 تخم می گذارد و 24 روز روی آنها می خوابد تا جوجه ها از تخم خارج شوند. وطن اصلی قرقاول سواحل بحر خزر است و مخصوصا در مازندران فراوان می باشد ولی به علت شکار بسیار تعداد این پرنده زیبا امروزه کم شده و نسلش بانقراض تهدید می شود تذرو تذرج تدرج ترنگ تورنگ خروس صحرایی خروس کوهی