- قرطمانا
- یونانی تازی گشته غرنباد گرنباد از گیاهان قرنباد
معنی قرطمانا - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
قردمانه قردمانی قرطمانا یونانی تازی گشته کرویای دشتی نان خواه دشتی غرنباد از گیاهان کرویای بری کرویای صحرایی قرنباد
دوسر
گیاهی با برگ های ریز و دانه هایی شبیه ماش که بیشتر در گندم زار می روید
پارسی تازی گشته کردوانی گبر به رخش دلاورسپردم عنان زدم برکمربندگبرش سنان (شاهنامه) زره ستبر کرویای بری کرویای صحرایی قرنباد
کرویای بری کرویای صحرایی قرنباد
دراز
پارسی است غرغمان چوبی را گویند که درمیان کور (مقل مکی) است چوبی را گویند که در میان مقل مکی است
پارسی تازی گشته غلتبان غرچه، جاکش جافکش سنگی کوتاه به شکل استوانه که آن را روی پشت بام غلطانند تا هموار و محکم شود
تازی گشته دو سر یولاف از گیاهان یولاف راگویند که دوسرنیز نامیده میشود
دانه ای تیره رنگ که در کشتزارهای جو و گندم می روید و گیاه آن شبیه بوتۀ گندم است
غلتبان، برای مثال تو را ملک سلیمان باد و خصمت / چو هدهد قرطبان چون دیو مزدور (انوری - ۲۳۱ حاشیه)