جدول جو
جدول جو

معنی قراچوری - جستجوی لغت در جدول جو

قراچوری
ترکی شمشیر، شمشیربند، شمشیر زن شمشیر دار شمشیر زن، شمشیر (دراز)، ترکی شمشیر آبدار
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از قلاچوری
تصویر قلاچوری
قراچور، شمشیر دراز، شمشیردار
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از قراچولی
تصویر قراچولی
قراچوری بنگرید به قراچوری شمشیر دار شمشیر زن، شمشیر (دراز)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قلاچوری
تصویر قلاچوری
شمشیر دار شمشیر زن، شمشیر (دراز)، ترکی شمشیر آبدار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قراچور
تصویر قراچور
شمشیر دراز، شمشیردار
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از قراچور
تصویر قراچور
ترکی شمشیر شمشیر، شمشیر دراز
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قراقورم
تصویر قراقورم
مغولی سیاریگ سیاریگستان نام تختگاه چنگیرخان
فرهنگ لغت هوشیار
سرهنگ محافظان قافله آنکه بسرکردگی گروهی از جانب پادشاه در راهها نشیند تا قوافل را از منازل مخوف بسلامت بگذراند امنیه. یا خراج قراسواران. نوعی خراج که سابقا از قری و قصبات می گرفتند (قاجاریه)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فراوری
تصویر فراوری
تولید
فرهنگ واژه فارسی سره
درزی، گوشتفروش، پیشه ور، نای زن، شهرباش (دربخشی از مازندران) مزیر کارگر مزدبگیر کشاورزی (گویش مازندرانی)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قراچی
تصویر قراچی
ترکی ک کولی لوری
فرهنگ لغت هوشیار