معنی قراچور - فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با قراچور
قراچوری
قراچوری
ترکی شمشیر، شمشیربند، شمشیر زن شمشیر دار شمشیر زن، شمشیر (دراز)، ترکی شمشیر آبدار
فرهنگ لغت هوشیار
قراچار
قراچار
ابن سیورغتمش بن شاهرخ یکی از افراد خاندان تیموریان است که به سال 843 هجری قمری بر کابل و قندهار حکومت داشته است. (معجم الانساب چ زامباور ج 2 ص 403) نام یکی از بنی اعمام چنگیز و جد امیرتیمور. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
فراخور
فراخور
دَرخُور، شایِستِه، سِزاوار، لایِق، سازوار، مَحقوق، اَندَرخُور، فَرزام، اَرزانی، مُناسِب، شایان، مُستَحَقّ، صالِح، شایِگان، خُورَند، باب، بابَت، خُورا مناسب، اندازه، تناسب
فرهنگ فارسی عمید
چراخور
چراخور
چَراگاه، جای چریدن حیوانات علف خوار، عَلَفزار، مَرتَع، چَرازار، سَبزِه زار، چَرام، مَسارِح، چَراجای، چَرامین، چَراخوٰار، برای مِثال خرسند شدی به خور ز گیتی / زیرا تو خری جهان چراخور (ناصرخسرو - ۹۳) ، حیوان چرنده و خورندۀ علف
فرهنگ فارسی عمید
جدول جو جستجوی پیشرفته در مجموعه فرهنگ لغت، دیکشنری و دایره المعارف گوناگون
© 2025 | تمامی خدمات جدول جو رایگان است.