بیرون انداختن چشم خاشاک و خم را. (اقرب الموارد) (منتهی الارب) (آنندراج). گویند: قذت العین قذیا و قذیانا و قذیاو قذی ً، بیرون انداخت چشم خاشاک و خم را. (از اقرب الموارد) (منتهی الارب). و رجوع به مادۀ فوق شود
بیرون انداختن چشم خاشاک و خم را. (اقرب الموارد) (منتهی الارب) (آنندراج). گویند: قذت العین قَذیا و قَذَیانا و قُذیاو قَذی ً، بیرون انداخت چشم خاشاک و خم را. (از اقرب الموارد) (منتهی الارب). و رجوع به مادۀ فوق شود
غذا، آنچه خورده شود و به نمو جسم کمک کند و انرژی لازم برای بدن به وجود بیاورد، خوراک، خوردنی، خورش، برای مثال تا غذی گردی بیامیزی به جان / بهر خواری نیست این امتحان (مولوی - ۴۹۷)
غذا، آنچه خورده شود و به نمو جسم کمک کند و انرژی لازم برای بدن به وجود بیاورد، خوراک، خوردنی، خورش، برای مِثال تا غذی گردی بیامیزی به جان / بهر خواری نیست این امتحان (مولوی - ۴۹۷)