- قدیم
- دیرین
معنی قدیم - جستجوی لغت در جدول جو
- قدیم
- پیشین، دیرین، دیرینه، قدیمی
- قدیم
- دیرینه، پیشین و سابق، پیر و سالدیده
- قدیم ((قَ))
- دیرینه، پیشین، جمع قدماء
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
کهن، باستانی، کهنه، پارینه، دیرین، دیرینه
مؤنث واژۀ قدیم، پیشین، دیرین، دیرینه، قدیمی
در تازی نیامده (افزونی یاء بر قدیم درست نیست) (با یاء مصدری و بمعنی مصدری استعمال آن صحیح است) باستانی کهنه دیرینه کهن، سالدیده پیر. توضیح کلمه قدیمی... و امثال آن اگر با یاء مصدری و بمعنی مصدری استعمال شود صحیح است مانند قدیمی بودن کتاب دلیل اهمیت آنست اما اگر با یاء الحاق و بمعنی وصف مطلق بکار رود مثل کتاب قدیمی - بمعنی کتاب کهنه - غلط است و بجای آن قدیم باید نوشته شود دوست قدیم کتاب قدیم
مونث قدیم جمع قدیمات قدائم. مونث قدیم، جمع قدیمات قدائم
از روزگار سابق از زمان پیشین
دیرینه، کهنه، سال دیده، پیر
Ancient, Antiquated, Old
antigo, antiquado, velho
древний , устаревший , старый
antik, veraltet, alt
starożytny, przestarzały, stary
стародавній , застарілий , старий
antiguo, anticuado, viejo
ancien, antiquité, vieux
antico, antiquato, vecchio
oud, verouderd
प्राचीन , पुराना
kuno, tua
قديمٌ
고대의 , 오래된
עתיק , ישן
古老的 , 陈旧的 , 老的
古代の , 古い
antik, eski
kale, zamani, mzee
โบราณ , ล้าสมัย , เก่า
প্রাচীন , পুরানো
قدیم , قدیمی , پرانا
پیشکش
جلو بردن، پیشکشی کردن
پیش انداختن، جلو بردن، پیش فرستادن، مقدم داشتن، پیشکش کردن