- قدس
- پاک شدن، پاک و منزه بودن، پاکی
معنی قدس - جستجوی لغت در جدول جو
- قدس
- پاکی
بهشت، جایی که نیکوکاران پس از مردن همیشه در آنجا خواهند بود، دارالقرار، علّیین، فردوس، سرای جاوید، سبزباغ، اعلا علّیین، فردوس اعلا، دار قرار، دارالسّرور، باغ خلد، باغ ارم، دارالخلد، مینو، دارالنّعیم، نعیم، دارالسّلام، گشتا، خلدستان، خلد، باغ بهشت، رضوان، جنّت
- قدس
- پاکی
- قدس ((قُ))
- پاکی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
روحانی، فرشته، صالح و نیکوکار
بهشتی، پاک و مقدس
اشویی
اشو، سپند، ورجاوند
پاکتر، مقدستر
پاک شدن، تطهر، پارسائی
پاک و پاکیزه، منزه
مقدس تر، منزه تر، پاک تر، پاکیزه تر، عنوانی احترام آمیز برای بزرگان
پاک شدن، منزه شدن از عیب، پاکیزه بودن، پاکی و پرهیزکاری
پاک کرده، پاک و پاکیزه، منزه
تقدیس کننده
Saintly, Sacred, Hallowed, Reverent
sagrado, reverente, santo
geheiligt, ehrfürchtig, heilig
święty, pełen czci
святой , почтительный , священный
святий , шанобливий , священний
heilig, eerbiedig
sagrado, reverente, santo
sacré, révérencieux, saint
sacro, riverente, santo
पवित्र , श्रद्धांजलि देने वाला , संत
পবিত্র , শ্রদ্ধাশীল , পবিত্র , সাধু
suci, hormat, kudus
kutsal, saygılı, aziz