جدول جو
جدول جو

معنی قدرشناس - جستجوی لغت در جدول جو

قدرشناس
ارزشناس
تصویری از قدرشناس
تصویر قدرشناس
فرهنگ واژه فارسی سره
قدرشناس
آنکه ارزش کسی یا چیزی را بداند، قدردان
تصویری از قدرشناس
تصویر قدرشناس
فرهنگ فارسی عمید

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از قدرشناسی
تصویر قدرشناسی
درک کردن ارزش نیکویی و خدمت دیگران و سپاسگزاری از آنان
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از کارشناس
تصویر کارشناس
مهندس، خبره، صاحبنظر
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از خداشناس
تصویر خداشناس
پارسا، موحد، با ایمان، ربانی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قدرناشناس
تصویر قدرناشناس
آنکه قدر نیکویی و خدمت دیگران را نداند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از کارشناس
تصویر کارشناس
کسی که در کاری بصیرت و مهارت دارد، متخصص، اهل خبره، دارای مدرک لیسانس
فرهنگ فارسی عمید
آنکه کار و فداکاری مردم را قدر نداند: تف باین خاک خسرو و روزگار قدر نشناس که تخم وفایش سر به ته حاصل می دهد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کارشناس
تصویر کارشناس
متخصص، شریک، دانشمند، بخرد، حاذق در کار، دانای کار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کارشناس
تصویر کارشناس
((ش))
دانای کار، متخصص، دارای تحصیلات در حد لیسانس
فرهنگ فارسی معین
تصویری از خداشناس
تصویر خداشناس
کسی که خدا را می شناسد و به آن ایمان دارد، موحد، یکتاپرست، پارسا
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از زرشناس
تصویر زرشناس
صراف، زرگر، شناسنده زر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سرشناس
تصویر سرشناس
مشهور، معروف
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زرشناس
تصویر زرشناس
شناسندۀ زر، صراف، نقاد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سرشناس
تصویر سرشناس
معروف، مشهور، کسی که بیشتر مردم او را بشناسند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سرشناس
تصویر سرشناس
((~. ش))
معروف
فرهنگ فارسی معین
تصویری از قرناس
تصویر قرناس
دماغه کوه، دوک، دماغه
فرهنگ لغت هوشیار