جدول جو
جدول جو

معنی قبش - جستجوی لغت در جدول جو

قبش
(قَ)
عمارت آزادمرد، نام قلعه ای حصین از نواحی همدان. (معجم البلدان)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از قبق
تصویر قبق
قاپوق، دار اعدام، چوبی بلند که در وسط میدان برپا می کردند و بر سر آن حلقه یا چیز دیگر می گذاشتند تا سواران در حین تاختن آن را با تیر بزنند، قباق
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از قبل
تصویر قبل
پیش، جلو، سابق، در زمان گذشته
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نبش
تصویر نبش
زاویۀ خارجی محل تلاقی دو سطح
کنارۀ دیوار که در پیچ کوچه، خیابان یا هر معبر دیگری باشد
کندن زمین و بیرون آوردن چیزی از زیر زمین
نبش قبر: شکافتن گور
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از قوش
تصویر قوش
پرنده ای شکاری با نوک خمیده، پنجه های قوی و پرهای بلند، قرقی، پرنده ای شکاری و زردچشم، کوچکتر از باز، رنگش خاکستری تیره، زیر سینه و شکمش سفید با لکه های حنایی، بسیار چالاک و تیزپر که شکارش گنجشک، سار، کبوتر و سایر پرندگان کوچک است، باشق، بازکی، سیچغنه، واشه، باشه، بازک
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از قبب
تصویر قبب
قبه ها، بناهایی که سقف آن گرد و برآمده باشد، جمع واژۀ قبه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از قاش
تصویر قاش
قاچ، یک قسمت بریده شده از خربزه، هندوانه یا میوۀ دیگر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از حبش
تصویر حبش
طایفهای از سیاه پوستان افریقا، قوم سیاهپوست ساکن حبشه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از قبس
تصویر قبس
شعله و پارۀ آتش، پارۀ آتشی که از آتش بزرگ گرفته شود
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از قبل
تصویر قبل
رو به رو، پیش، جلو، اندام پیش، آلت تناسلی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از قبر
تصویر قبر
جایی که مرده را در آن دفن می کنند، گور
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از قبل
تصویر قبل
جانب، طرف، نزد، طاقت و قدرت، جهت، سبب
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از قبه
تصویر قبه
بنایی که سقف آن گرد و برآمده باشد
قبۀ خضرا: کنایه از آسمان
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از قبح
تصویر قبح
زشتی، زشت بودن، بدگلی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از غبش
تصویر غبش
بقیۀ شب، تاریکی آخر شب
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تبش
تصویر تبش
تابش، گرما، گرمی، فروغ، پرتو
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تبش
تصویر تبش
گرما و گرمی را گویند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از طبش
تصویر طبش
مردم پارسی تازی گشته تپش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قبج
تصویر قبج
پارسی تازی گشته کبک کبک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قبح
تصویر قبح
زشت شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قبر
تصویر قبر
گور
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قاش
تصویر قاش
ترکی قاج قاچ بنگرید به قاج
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از غبش
تصویر غبش
تاریک شب تاریک
فرهنگ لغت هوشیار
گولی، کند هوشی، نیکویی راستی، خروهه بری نیکویی راستی، کودنی، ارنگی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قبب
تصویر قبب
جمع قبه، راژ ها مهچه ها جمع قبه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بقش
تصویر بقش
خوش سای
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آبش
تصویر آبش
آنکه پیرامون و پیشگاه خانه کسی را به طعام و شراب آراید
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ربش
تصویر ربش
ناخنه خجک سپیدی که بر ناخن آید
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جبش
تصویر جبش
موی ستردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حبش
تصویر حبش
فیسا (بوقلمون) شوات
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خبش
تصویر خبش
جمع کردن، بگیرآوردن
فرهنگ لغت هوشیار
پوست باز کردن، خوردن مانه کاچار (اسباب خانه) پارسی است تلخی تلخ مزگی آنکه بتلخی زند: چای دبش، کامل از جاهلهای دبش است
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قبل
تصویر قبل
پیش
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از قبض
تصویر قبض
رسید، برگه فروش
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از قبر
تصویر قبر
گور، آرامگاه، مزار
فرهنگ واژه فارسی سره