ابن ابراهیم بن محمد تفلیسی. مکنی به ابی الفضل. یکی از علمای نجوم وطب. او راست: المعرض الی علم النجوم به فارسی. و کتاب مدخل الی علم النجوم. و کتاب ملحمه دانیال. و بیان الصناعات. (کشف الظنون). و حاجی خلیفه در موضعی نام او را حبیش آورده است. رجوع به حبش بن عبدالله شود
دهی جزء دهستان کاغذکنان بخش کاغذکنان شهرستان هروآباد34 هزارگزی جنوب خاوری آغ کند. 40/5 هزارگزی شوسۀ میانه به زنجان. کوهستانی، معتدل مالاریائی، سکنه 49 تن. شیعه. آب آن از چشمه. محصول آن غلات و حبوبات. شغل اهالی، زراعت و گله داری است. راه مالرو دارد. محل سکنی ایل مامانلو است. (فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4) درب الَحبش در خطۀ هذیل به بصره باشد. منسوب به قوم حبش. و آنان قومی از حبشه بودند که عمر رضی اﷲ عنه ایشان را در بصره سکونت داد. و آن سوی آن، مسجد ابوبکر هذلی واقع است. (معجم البلدان) برکه الَحبش، مزرعۀ نزهه است بدان سوی قرافۀ مصر
ابن مغیره. شیخ طوسی او را درعداد اصحاب علی بن ابی طالب شمرده. و ظاهر امامی بودن اوست، ولیکن حال او مجهول است. و در برخی نسخ به جای مغیره، معتمر آمده است. (تنقیح المقال ج 1 ص 250) نام یکی از نه پسر حام بن نوح (ع) و پدر قوم حبشه است ابن محمد بن ابراهیم المتطبب الغزنوی. او راست: کفایهالطب فارسی. (فهرست کتاب خانه دانشکدۀ پزشکی تهران ص 373). رجوع به حبش بن ابراهیم شود ابن سابق علی کرمانی. نصرهالدین حبش بن سابق علی، حکمران بم کرمان است. رجوع به سابق علی و بدایع الازمان فی وقایع کرمان ص 102 شود