مرکّب از: ب + راه، خوب. نیکو، بربر را گفته اند و آن ولایتی است معروف از افریقیه و خوبان آنجا بملاحت مثل و پلنگان آنجا بشجاعت مشهور. (انجمن آرا) (آنندراج)، رجوع به بربر شود
مُرَکَّب اَز: ب + راه، خوب. نیکو، بربر را گفته اند و آن ولایتی است معروف از افریقیه و خوبان آنجا بملاحت مثل و پلنگان آنجا بشجاعت مشهور. (انجمن آرا) (آنندراج)، رجوع به بربر شود
دنده. قبرغه. (نظام). رجوع به قبرغه شود: و سوخته قبرقۀ او (ضأن) قاطع اسهال و سیلان خون. (تحفۀ حکیم مؤمن). - شش قبرقه، دشنام گونه ای است سیاهان یعنی غلامان و کنیزان سیاه را
دنده. قبرغه. (نظام). رجوع به قبرغه شود: و سوخته قبرقۀ او (ضأن) قاطع اسهال و سیلان خون. (تحفۀ حکیم مؤمن). - شش قبرقه، دشنام گونه ای است سیاهان یعنی غلامان و کنیزان سیاه را