معنی قبرگاه
قبرگاه
جای قبر، قبرستان
تصویر قبرگاه
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با قبرگاه
قبرگاه
قبرگاه
قبرستان
فرهنگ لغت هوشیار
قبرگاه
قبرگاه
محل قبرستان. (ناظم الاطباء) (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
قبر گاه
قبر گاه
آرامگاه گور گاه
فرهنگ لغت هوشیار
قبراه
قبراه
سر نره. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
برشگاه
برشگاه
تقاطع
فرهنگ واژه فارسی سره
دیرگاه
دیرگاه
مدت مدید
فرهنگ واژه فارسی سره
نگرگاه
نگرگاه
منظر
فرهنگ واژه فارسی سره
گذرگاه
گذرگاه
معبر، معبر، مسیر
فرهنگ واژه فارسی سره
دیرگاه
دیرگاه
زمان قدیم، زمان دیر
فرهنگ لغت هوشیار