جدول جو
جدول جو

معنی قباسوخته - جستجوی لغت در جدول جو

قباسوخته
کسی که غم و اندوه خود را پنهان دارد و بخوشی و مسرت تظاهر نماید: خنده قباسوخته ها
فرهنگ لغت هوشیار
قباسوخته
((~. تِ))
کنایه از کسی که غم و اندوه خود را پنهان دارد و به خوشی و مسرت تظاهر نماید
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از قبا سوخته
تصویر قبا سوخته
کپاه سوخته اندوهگین شاد نما
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ناسوخته
تصویر ناسوخته
سوخته ناشده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از واسوخته
تصویر واسوخته
باز سوخته، سوخته. یا چشم واسوخته. چشم برتافته: (با چشمهای بی مژگان و واسوخته اش نگاه پر دقتی به همالله افکند و دوباره برگشت)
فرهنگ لغت هوشیار