- قائنات
- از ریشه پارسی شهرستان کاین
معنی قائنات - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
جمع قاطنه، ماندگاران
جمع قائله، سخنگویان نیمروزان خوابهای نیمروزی
موجودات و مخلوقات، آفریدگان
تمام موجودات جهان
کائنات جو: هر حادثه که در فضا رخ می دهد، از قبیل رعد و برق، صاعقه، برف و طوفان
کائنات جو: هر حادثه که در فضا رخ می دهد، از قبیل رعد و برق، صاعقه، برف و طوفان
پسماندها، دورریزه ها
جمع زائره، دیدوران
جمع سائره، گردندگان ستارگان گردنده جمع سایره، سیارات ستارگان گردنده
جمع تقارن
جمع شائعه، سرت ها، اخبار راست و دروغ
جمع صائمه، روزه داران مونث صایم، جمع صایمات (صائمات)
جمع واژۀ قانته، فرمان برنده، فرمان بردار، مطیع و متواضع به خداوند، نمازخوان
جمع واژۀ قاصر، کوتاه، نارسا، عاجز، قصور کننده، کوتاهی کننده
جمع ضائعه، تبست ها تباهان
جمع عائده، درآمد ها جمع عایده در آمدها مداخل
جمع قاصره، کوتاهی کنندگان مونث قاصر، زنی که جز شوهر خود بدیگری چشم ندارد، جمع قاسرات
جمع قابضه، گریشنگان جمع قابضه چیزهایی که قبض کند و در هم کشد ترنجیده کننده ها
قانته
جمع قرن، سده ها
جمع قایله
جمع قاهره
رمه باژها بیگاری ها
موجودات، بودنی ها، کائنات
جمع مقارنه
جمع نایبه (نائبه) حوادث مصایب
دختر زایی
استوار کردن
رنجانیدن، دشوار انداختن
دیر ایستادن در نماز دراز نمازی نفرین بر دشمن دراز کردن جنگ
دختر زایی
جمع قاده، جمع قائد، سرداران لشکر کشان جمع قائد (قاید)
جمع قاره، کوههای کوچک
کامفت بنگرید به کامفت