جدول جو
جدول جو

معنی فیقر - جستجوی لغت در جدول جو

فیقر
(فَ قَ)
بلا و سختی. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

نوعی تختۀ نازک متشکل از خاک اره و ضایعات چوبی که در نجاری به کار می رود، الیافی که در صنعت به کار می رود، لیف، در علم زیست شناسی مواد سلولزی موجود در مواد غذایی که هضم نمی شوند ولی حرکات اندام گوارشی را تنظیم می کنند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از فیار
تصویر فیار
فیاوار، برای مثال نیست فکری به غیر یار مرا / عشق شد در جهان فیار مرا (رودکی - ۵۴۵)، ویار، هوس
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از فقیر
تصویر فقیر
تنگ دست، تهیدست، فاقد امکانات مثلاً شهرستان فقیر، در تصوف سالک
فرهنگ فارسی عمید
کلمه یونانی است و به معنی تلخ است، و ایارۀ فیقرا را ازآن رو بدین نام خوانند که جزو عمده آن صبر است. (یادداشت مؤلف). اصل این ایارج صبر است. (ذخیرۀ خوارزمشاهی). مراد از آن صبر سقوطری است. (فهرست مخزن الادویه). ایارج فیقرا مرکبی از ادویۀ مسهل و مصلح است که مزۀ تلخ دارد. (یادداشت دیگر مؤلف). رجوع به فیفرا شود
لغت نامه دهخدا
(؟ رَ)
فیقرا. تلخ. (یادداشت مؤلف) :
بپذیر پند اگرچه نیایدت خوش که پند
پرسود و ناخوش است چو معجون فیقره.
ناصرخسرو
لغت نامه دهخدا
تصویری از حیقر
تصویر حیقر
خوار، بد گهر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فقیر
تصویر فقیر
گدا، بیچاره، نادار، مسکین، بی چیز
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فیبر
تصویر فیبر
قسمی مقوای ضخیم که در بخاری بجای چوب بکار میرود
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فیار
تصویر فیار
شغل، کار، عمل، صنعت، پیشه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فیور
تصویر فیور
زود خشم مرد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فیکر
تصویر فیکر
نیکر یتار اندیشه مند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فیقس
تصویر فیقس
لاتینی تازی گشته راش از گیاهان راش
فرهنگ لغت هوشیار
یونانی تازی گشته الوای زرد الوای سوکوترا (صبر سقوطری) از گیاهان در لغت یونانی به معنی تلخ است و منظور صبر سقوطری است
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فقیر
تصویر فقیر
((فَ))
تهیدست، تنگدست
فرهنگ فارسی معین
تصویری از فیقره
تصویر فیقره
((فِ رَ))
فیقرا، صبرزرد، گیاهی است تلخ
فرهنگ فارسی معین
تصویری از فیار
تصویر فیار
شغل، کار، عمل، پیشه
فرهنگ فارسی معین
تصویری از فیبر
تصویر فیبر
نوعی مقوای ضخیم که به جای تخته نازک در کارهای نجاری به کار رود، نسج، الیاف (واژه فرهنگستان)
فرهنگ فارسی معین
تصویری از فیار
تصویر فیار
صنعت
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از فقیر
تصویر فقیر
تهی دست، تهیدست، تنگدست
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از فقیر
تصویر فقیر
Impoverished, Poor, Wretched
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از فقیر
تصویر فقیر
appauvri, pauvre, misérable
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از فقیر
تصویر فقیر
עני , עני , אומלל
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از فقیر
تصویر فقیر
가난한 , 가난한 , 불쌍한
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از فقیر
تصویر فقیر
miskin, sengsara
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از فقیر
تصویر فقیر
दरिद्र , गरीब , दरिद्र
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از فقیر
تصویر فقیر
arm, ellendig
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از فقیر
تصویر فقیر
бідний , жалюгідний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از فقیر
تصویر فقیر
impoverito, povero, misero
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از فقیر
تصویر فقیر
empobrecido, pobre, miserable
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از فقیر
تصویر فقیر
ubogi, biedny, nędzny
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از فقیر
تصویر فقیر
verarmt, arm, erbärmlich
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از فقیر
تصویر فقیر
обедненный , бедный , жалкий
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از فقیر
تصویر فقیر
empobrecido, pobre, miserável
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از فقیر
تصویر فقیر
贫困的 , 贫穷的 , 悲惨的
دیکشنری فارسی به چینی